جدول جو
جدول جو

معنی مستندساز - جستجوی لغت در جدول جو

مستندساز
صانع وثائقي
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به عربی
مستندساز
Documentarian
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مستندساز
documentariste
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مستندساز
ผู้กำกับสารคดี
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به تایلندی
مستندساز
دستاویزات بنانے والا
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به اردو
مستندساز
יוצר סרטים דוקומנטריים
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به عبری
مستندساز
mtengenezaji wa filamu za habari
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مستندساز
documentarista
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مستندساز
Dokumentarfilmer
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به آلمانی
مستندساز
dokumentalista
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به لهستانی
مستندساز
документалист
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به روسی
مستندساز
документаліст
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مستندساز
documentairemaker
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به هلندی
مستندساز
documentalista
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مستندساز
दस्तावेज़कर्ता
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به هندی
مستندساز
documentarista
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مستندساز
তথ্যচিত্র পরিচালক
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به بنگالی
مستندساز
pembuat dokumenter
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مستندساز
belgeselci
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مستندساز
다큐멘터리 감독
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به کره ای
مستندساز
纪录片导演
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به چینی
مستندساز
ドキュメンタリー作家
تصویری از مستندساز
تصویر مستندساز
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستندات
تصویر مستندات
جمع مستنده، تزده دار ها، پر وهان ها
فرهنگ لغت هوشیار
معتبرسازی، مدلل سازی، فیلم سازی (براساس واقعیات عینی)
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
Documentation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
документація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
документация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
dokumentacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
Dokumentation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
दस्तावेज़
دیکشنری فارسی به هندی