جدول جو
جدول جو

معنی مستغنیانه - جستجوی لغت در جدول جو

مستغنیانه(مُ تَ نَ / نِ)
بطور استغنا و توانگری و بی نیازانه. (ناظم الاطباء). چون مستغنیان. و رجوع به مستغنی و استغناء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ نَ / نِ)
بطور دادخواهی و فریادرسی. (ناظم الاطباء). با استغاثه. رجوع به مستغیث و استغاثه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ مَ نَ / نِ)
فقیرانه و نیازمندانه. هر چیز منسوب به فقر و پریشانی و تنگدستی. (ناظم الاطباء). رجوع به مستمند شود
لغت نامه دهخدا
آنچه که از آنبی نیاز باشند، بی فایده: و آنچه بعضی شاعران کوتاه نظر گویند. فن عروض علمی بی منفعت و تحصیلی مستغنی عنه باشد خطاء محض است
فرهنگ لغت هوشیار
فقیرانه، مفلسانه، غمگنانه، اندوهناکانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد