جدول جو
جدول جو

معنی مستأنسین - جستجوی لغت در جدول جو

مستأنسین
(مُ تَءْ نِ)
جمع واژۀ مستأنس (در حالت نصبی و جری). انس گیرندگان. مأنوسان. الفت گیرندگان:... ولکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستأنسین لحدیث... (قرآن 53/33). و رجوع به مستأنس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَءْ خِ)
جمع واژۀ مستأخر (در حالت نصبی و جری). پسینیان: و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمناالمستأخرین. (قرآن 24/15). رجوع به مستأخر شود
لغت نامه دهخدا
(مُتَءْ جِ)
جمع واژۀ مستأجر (در حالت نصبی و جری). اجاره داران. کرایه داران. رجوع به مستأجر شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَءْ)
نعت فاعلی از مصدر استیناء. درنگ کننده و انتظارنماینده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استئناء و استیناء شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَءْ نِ)
نعت فاعلی از مصدر استیناس، آرام یابنده که توحش او برود. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مأنوس. الفت گیرنده و خوگر. (غیاث) (آنندراج). خوگیر: چون خلاص یافت بدان حالت مستأنس گردد و نفرت او از آن صورت نقصان پذیرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 180). مصنف ترجمه ابوالشرف بوقتی که از وطن منزعج بود و به اصفهان مقیم مدتها به ریاض آن فواید آن تفسیر مستأنس بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 253). و رجوع به استئناس و استیناس شود، دستوری خواهنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، نیک نگرنده و شناسنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مستانسین
تصویر مستانسین
جمع مستانس درحالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده رانکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مستانف، پژوهشخواهان از سر گیرندگان جمع مستانف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده را نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستامنین
تصویر مستامنین
جمع مستامن درحالت نصبی وجری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار