جدول جو
جدول جو

معنی مساقات - جستجوی لغت در جدول جو

مساقات
در کار زراعت یا پرورش درخت طبق قراردادی با هم شرکت کردن و حاصل آن را بین خود قسمت کردن، به یکدیگر آب دادن
فرهنگ فارسی عمید
مساقات
(کُ)
مساقاه. بهم آب کشیدن و یکدیگر را آب دادن. (تاج المصادر بیهقی) : از بام تا شام در مقاسات لباس بأس و مساقات جام حمام بودند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 265). و رجوع به مساقاه شود، در اصطلاح فقهی و قانون مدنی ایران، مزدوری برای آبیاری و اصلاح باغ و مزرعه به شرط بردن سهمی از حاصل... معامله ای است بر درختان ثابت مانند خرما و رز و دیگر درختان میوه دار و نیز درختان بی میوه که آن را برگی باشد که از آن انتفاع برند نظیر حنا و یا میوه دار و برگ دار که از هر دو سود برند چون توت. و آن عقدی است لازم، مانند اجاره. رجوع به شرایع و دیگر کتب فقهی شود. مساقات معامله ای است که بین صاحب درخت و امثال آن با عامل در مقابل حصۀ مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ و گل و غیر آن. (مادۀ 543 قانون مدنی). در هر مورد که مساقات باطل باشد یا فسخ شود تمام ثمر مال مالک است و عامل مستحق اجرت المثل خواهد بود. (مادۀ 544). مقررات راجعه به مزارعه در مورد عقد مساقات نیز مرعی خواهد بود مگر اینکه عامل نمی تواند بدون اجازۀ مالک معامله را به دیگری واگذاریا با دیگری شرکت نماید. (مادۀ 545 قانون مدنی)
لغت نامه دهخدا
مساقات
کشت کردن زمین بشراکت، معامله ایست که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع میشود و ثمره اعم است از میوه و برگ وگل و غیر آن (قانون مدنی ماده 543) عقد مزارعه در مورد درختان. توضیح در هر مورد که مساقات باطل باشد یا مسخ شود تما ثمره مال مالک است و عامل مستحق اجره المثل خواهد بود. (قانون مدنی ماده 544)
فرهنگ لغت هوشیار
مساقات
((مُ))
کشت کردن زمین به شراکت، معامله ای است که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ و گل و غیر آن
تصویری از مساقات
تصویر مساقات
فرهنگ فارسی معین
مساقات
آبیاری، آبدهی، غرس نهال، سهم بری از درختکاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مساوات
تصویر مساوات
با هم برابر بودن، برابری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسافات
تصویر مسافات
جمع واژۀ مسافت، فاصلۀ بین دو مکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملاقات
تصویر ملاقات
با کسی رو به رو شدن و یکدیگر را دیدن
فرهنگ فارسی عمید
روبرو شدن با کسی دیدار کردن کسی را، روبارویی دیدار، دیدن و دیدار و مقابله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساعات
تصویر مساعات
همکاری، هم چشمی، نبرد کردن با کسی در سعیو غلبه جستن بر کسی در آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
جمع مسابقه، آورد ها پشک ها جمع مسابقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساوات
تصویر مساوات
برابری، همواری و برابری، معادله
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مسام، روزنان سوراخ ها بنموی ها جمع مسام و جمع ال جمع مسم (سم) : سوراخها، سوراخهای باریک و ریز پوست بدن
فرهنگ لغت هوشیار
مساقات در فارسی: دار نبازی از (دار) برابر با درخت و هنبازی برابر با (شرکت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسافات
تصویر مسافات
جمع مسافه، دوری ها جمع مسافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساوات
تصویر مساوات
((مُ))
برابری، با هم برابر بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملاقات
تصویر ملاقات
((مُ))
دیدن، دیدار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مساوات
تصویر مساوات
برابری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
Tournament
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
tournoi
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
锦标赛
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
토너먼트
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
turnamen
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
প্রতিযোগিতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
प्रतियोगिता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
torneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
torneo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
toernooi
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
турнір
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
турнир
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
turniej
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
Turnier
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
torneio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مسابقات
تصویر مسابقات
トーナメント
دیکشنری فارسی به ژاپنی