مزقان. (ترکی شدۀ موزیکان) (موزیک + ان) دسته ای از سازهای مختلف بادی (چون شیپور وغیره) که با طبل و سنج در موزیک نظامی با هم نوازند. موزیک. یک دسته از سازهای مختلف موسیقی که با هم نوازند ومخصوص فوج نظامیان است. این لفظ محرف موزیک فرانسوی است که با الف و نون فارسی جمع بسته شده از این جهت به آن موزیکان هم گویند. (فرهنگ نظام)، گاه از باب ذکر کل و ارادۀ جزء، بر یک ساز بادی نظیر شیپور نیز اطلاق شود. - ساز و مزغان، سازها و شیپورهای مختلف در یک دستۀموزیک. - طبل و مزغان، طبل و شیپورهائی که در مارش نظامی و یا عزاداریهای مذهبی و یا شبیه خوانیها نوازند. و رجوع به موزیک شود
مزقان. (ترکی شدۀ موزیکان) (موزیک + ان) دسته ای از سازهای مختلف بادی (چون شیپور وغیره) که با طبل و سنج در موزیک نظامی با هم نوازند. موزیک. یک دسته از سازهای مختلف موسیقی که با هم نوازند ومخصوص فوج نظامیان است. این لفظ محرف موزیک فرانسوی است که با الف و نون فارسی جمع بسته شده از این جهت به آن موزیکان هم گویند. (فرهنگ نظام)، گاه از باب ذکر کل و ارادۀ جزء، بر یک ساز بادی نظیر شیپور نیز اطلاق شود. - ساز و مزغان، سازها و شیپورهای مختلف در یک دستۀموزیک. - طبل و مزغان، طبل و شیپورهائی که در مارش نظامی و یا عزاداریهای مذهبی و یا شبیه خوانیها نوازند. و رجوع به موزیک شود
مغان. (ناظم الاطباء). شهری است (به آذربادگان و مر او را ناحیتی است بر کران دریانهاده و اندر ناحیت موقان دو شهرک دیگر است که هم به موقان بازخوانند و از وی رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. (حدود العالم). ولایتی است مشتمل بر قرای کثیره و چمنهای فراوان و آن جزوآذربایجان است و در سمت راست راه تبریز به اردبیل واقع می شود در کوهها. (از معجم البلدان) : به فصل گل به موقان است جایش که تا سرسبز باشد خاک پایش. نظامی. وز آنجا سوی موقان کرد منزل مغانه عشق آن بتخانه در دل. نظامی. شدند از مرز موقان سوی شهرود بنا کردند شهری از می و رود. نظامی. از آنجا سوی موقان سر به در کرد ز موقان سوی باخرزان گذر کرد. نظامی. بهار خانه چین عرصۀ گلستان است مخوان بهار مغانش که دشت موقان است. سلمان ساوجی. رجوع به مغان و موغان و کامل ابن اثیر ج 3 ص 14 و البیان و التبیین ج 1 ص 128 و حدود العالم و معجم البلدان شود
مغان. (ناظم الاطباء). شهری است (به آذربادگان و مر او را ناحیتی است بر کران دریانهاده و اندر ناحیت موقان دو شهرک دیگر است که هم به موقان بازخوانند و از وی رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. (حدود العالم). ولایتی است مشتمل بر قرای کثیره و چمنهای فراوان و آن جزوآذربایجان است و در سمت راست راه تبریز به اردبیل واقع می شود در کوهها. (از معجم البلدان) : به فصل گل به موقان است جایش که تا سرسبز باشد خاک پایش. نظامی. وز آنجا سوی موقان کرد منزل مغانه عشق آن بتخانه در دل. نظامی. شدند از مرز موقان سوی شهرود بنا کردند شهری از می و رود. نظامی. از آنجا سوی موقان سر به در کرد ز موقان سوی باخرزان گذر کرد. نظامی. بهار خانه چین عرصۀ گلستان است مخوان بهار مغانش که دشت موقان است. سلمان ساوجی. رجوع به مغان و موغان و کامل ابن اثیر ج 3 ص 14 و البیان و التبیین ج 1 ص 128 و حدود العالم و معجم البلدان شود
قصبۀمرکز دهستان ممقان از بخش دهخوارقان شهرستان تبریز است با 6349 تن سکنه. چند دستگاه کار خانه پارچه بافی دستی در آن هست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
قصبۀمرکز دهستان ممقان از بخش دهخوارقان شهرستان تبریز است با 6349 تن سکنه. چند دستگاه کار خانه پارچه بافی دستی در آن هست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
میقانه، آن که هرچه بشنود یقین کند، گویند رجل میقان و امراءه میقانه، (ناظم الاطباء)، خوش باور، آنکه به هرچه شنود یقین نماید، (منتهی الارب، مادۀ ی ق ن) (یادداشت مؤلف)، و رجوع به میقانه شود
میقانه، آن که هرچه بشنود یقین کند، گویند رجل میقان و امراءه میقانه، (ناظم الاطباء)، خوش باور، آنکه به هرچه شنود یقین نماید، (منتهی الارب، مادۀ ی ق ن) (یادداشت مؤلف)، و رجوع به میقانه شود
دهی است از دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک، واقع در 34هزارگزی جنوب خاوری فرمهین. با 849 تن جمعیت. آب آن از قنات شب شور و راه آن ماشین رو است. خط تلفن آشتیان از این ده می گذرد و از کویر میقان نمک استخراج می کنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2). در عراق (اراک واقع و از نقاط مهمه قالی بافی ایران است. (از جغرافیای سیاسی کیهان). از رستاق فراهان. (از ترجمه تاریخ قم ص 119)
دهی است از دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک، واقع در 34هزارگزی جنوب خاوری فرمهین. با 849 تن جمعیت. آب آن از قنات شب شور و راه آن ماشین رو است. خط تلفن آشتیان از این ده می گذرد و از کویر میقان نمک استخراج می کنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2). در عراق (اراک واقع و از نقاط مهمه قالی بافی ایران است. (از جغرافیای سیاسی کیهان). از رستاق فراهان. (از ترجمه تاریخ قم ص 119)
نام شهری است در قهستان. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نام شهری است در کوهستان، خرۀ نزدیک ساوه. شهرک معروفی است در نواحی ری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). قصبه ای جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه در 30هزارگزی جنوب خاوری نوبران واقع است. کوهستانی، سردسیر با 2300 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه مزدقان. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری و قالیچه بافی است. مزرعه احمد بیک جزء این ده منظور شده است. و ده کنار راه نوبران به ساوه واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
نام شهری است در قهستان. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نام شهری است در کوهستان، خرۀ نزدیک ساوه. شهرک معروفی است در نواحی ری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). قصبه ای جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه در 30هزارگزی جنوب خاوری نوبران واقع است. کوهستانی، سردسیر با 2300 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه مزدقان. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری و قالیچه بافی است. مزرعه احمد بیک جزء این ده منظور شده است. و ده کنار راه نوبران به ساوه واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان کوهمره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 89هزارگزی جنوب غربی شیراز و 53هزارگزی راه فرعی شیراز به سیاخ. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان کوهمره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 89هزارگزی جنوب غربی شیراز و 53هزارگزی راه فرعی شیراز به سیاخ. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)