جدول جو
جدول جو

معنی مزروعه - جستجوی لغت در جدول جو

مزروعه(مَ عَ)
مزروعه. کشته: أرض مزروعه، زمینی کشته. (مهذب الاسماء). تأنیث مزروع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مزروع و مزروعه شود
مزروعه. تأنیث مزروع. رجوع به مزروع و مزروعه شود
لغت نامه دهخدا
مزروعه
مزروعه در فارسی مونث مزروع: کشته مونث مزروع: اراضی مزروعه
تصویری از مزروعه
تصویر مزروعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مزروع
تصویر مزروع
کاشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
جای کشت و زرع، کشتزار
فرهنگ فارسی عمید
(مَ عَ)
گوسفند که بر گوش وی داغ خرع نهاده باشند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، ناقۀ دیوانه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). ماده شتر دیوانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ عَ)
نیزۀ راست کرده شده بسوی کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مؤنث مشروع. و رجوع به مشروع شود.
- حکومت مشروعه، حکومتی که منطبق بر قوانین شرع اسلام باشد. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به ترکیب مشروطۀ مشروعه شود
لغت نامه دهخدا
در تازی نیامده کشتنی منسوب به مزروع زراعت شده: املاک مزروعی اراضی مزروعی
فرهنگ لغت هوشیار
مشروعه در فارسی مونث مشروع در تازی: نیزه که به سوی کسی باشد در فارسی دیندستوری گونه ای از فرمانروایی در چهار چوب دین مونث مشروع یا حکومت مشروعه. حکومتی که منطبق بر قوانین شرع (اسلام) باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزروع
تصویر مزروع
کاشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
مزرعه در فارسی: کشتزار گاویت محل کشت و زرع کشت زار: از هبوب عواصف مهابت غازیان و عبور سیلاب سیاست سپاه گیتی ستان قریب هفتصد قصبه و مزرعه و دیر عرصه نهب و تاراج گشت، جمع مزارع. 2 یا مزرعه خاک. زمین، جسد انسان و حیوان، قبر گور. یا مزرعه دانه سوز. دنیا عالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزروع
تصویر مزروع
((مَ))
زمین کاشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
((مَ رَ عِ))
کشتزار، جمع مزارع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
کشتزار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
المزرعة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
Plantation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
plantation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
plantação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
농장
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
کھیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
চাষাবাদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
ไร่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
shamba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
農園
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
种植园
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
מִטעָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
perkebunan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
Plantage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
बागान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
piantagione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
plantación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
plantage
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
плантація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
plantacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مزرعه
تصویر مزرعه
плантация
دیکشنری فارسی به روسی