جدول جو
جدول جو

معنی مزروع - جستجوی لغت در جدول جو

مزروع
کاشته شده
تصویری از مزروع
تصویر مزروع
فرهنگ لغت هوشیار
مزروع
((مَ))
زمین کاشته شده
تصویری از مزروع
تصویر مزروع
فرهنگ فارسی معین
مزروع
کاشته شده
تصویری از مزروع
تصویر مزروع
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در تازی نیامده کشتنی منسوب به مزروع زراعت شده: املاک مزروعی اراضی مزروعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزروعه
تصویر مزروعه
مزروعه در فارسی مونث مزروع: کشته مونث مزروع: اراضی مزروعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصروع
تصویر مصروع
مبتلا به بیماری صرع، صرع زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
آنچه مطابق شرع باشد و شرع آن را روا و جایز بداند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
روا، جایز و مطابق شرع
فرهنگ لغت هوشیار
آزاری (گویش گیلکی) دیو کلوچ صرع زده مبتلی به صرع: ... آب را اگر چه پیوسته دست باد در سلسله میکشید اما چون مصروعان بسر میرفت. . ، جمع مصروعین. یا مصروع خاوری. آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقروع
تصویر مقروع
سرور مهتر، کوفته کوفته شده کوفته، مهتر قوم، شتر گزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
((مَ))
جایز، روا، سازگار یا مطابق با شرع، شرعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقروع
تصویر مقروع
((مَ))
کوفته شده، مهتر قوم، شتر گزیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقروع
تصویر مقروع
کوفته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
Legitimate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
легитимный
دیکشنری فارسی به روسی
ชอบด้วยกฎหมาย
دیکشنری فارسی به تایلندی