جدول جو
جدول جو

معنی مریکا - جستجوی لغت در جدول جو

مریکا
خر مهره
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملیکا
تصویر ملیکا
(دخترانه)
گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده گندمیآنکه خودرو هستند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
(دخترانه)
محبوب، معشوق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اریکا
تصویر اریکا
(دخترانه)
نام روستایی در استان مازندران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فیلم آرشیو ملی آمریکا
تصویر فیلم آرشیو ملی آمریکا
فیلم آرشیو ملی آمریکا (Library of Congress) این آرشیو بزرگترین مجموعه فیلم‌ها و ویدئوهای تاریخی آمریکا را در خود جای داده و یکی از مهم‌ترین منابع برای حفظ و نگهداری تاریخ سینما است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
نوعی کانی به رنگ سیاه یا سفید و قابل تورق که به دلیل عبور ندادن جریان الکتریسیته در عایق کاری به کار می رود و نوعی از آن در چراغ های خوراکی پزی استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
محافظان شاه که در جلو او حرکت می کردند
فرهنگ فارسی عمید
(گِ)
نام مردم افریقای جنوبی ناشی از اختلاط بوئرهای هلندی و بوشیمان ها و کراناها که ساکن دو ناحیۀ گریکالاند شرقی و گریکالاند غربی هستند
لغت نامه دهخدا
(مَ)
این کلمه را امروءالقیس در شعر خود آورده است و احتمال میرود عربی نباشد. (از المعرب جوالیقی).
- أبومرینا، یک قسم ماهی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- بنومرینا، گروهی اند از اهل حیره. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ)
شهری است در ویرجینیا از ممالک متحدۀ آمریکا که در ساحل رود پوتوماک در جنوب واشینگتن واقع است و 26000 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
یکی از کانیهایی است که جزو عناصر سنگهای آذرین می باشد، ترکیب این سنگ در حقیقت عبارت از یک سیلیکات آبدار آلومینیوم همراه با یکی از فلزات قلیایی یعنی پتاسیم یا سدیم است که با مقادیری منیزیم و آهن و گاهی کلسیم همراه است، میکا دارای اقسام زیادی است و معروفترین آنها عبارتند از میکای سفید یا موسکویت، میکای سیاه یا بیوتیت، میکای سبز یا کلوریت، میکای قهوه ای یا فلوگوپیت و میکای خاکستری یا مارگاریت
لغت نامه دهخدا
معشوق، مطلوب، محبوب، (از فرهنگ فارسی معین) (برهان) (ناظم الاطباء)، به معنی پسر آمده و در تبرستان این شایع است، (آنندراج) (انجمن آرا)، به لهجۀ مازندرانی، پسر، مقابل کیجا، دختر، (یادداشت مؤلف)، هریک از پسران زیبا و خوش لباس که پیشاپیش شاهان در ردیف شاطران و یساولان حرکت می کردند، (از فرهنگ فارسی معین) : صلاح در آن است که تو را در سلک ریکایان منتظم گردانیده تلافی مافات نمایم، پس یکی از ریکایان حضور را پیش طلبیده امر فرمود که کلاه خود را بر سر مصطفی خان بگذارد، (تاریخ زندیه)،
در گلستانی که جولانگاه آن قد رساست
سرو یک ریکای دارالمرزی کوته قباست،
میرنجات (از آنندراج)،
، نوعی از چوبداران که پشم کلاه ایشان آویزان باشد، (آنندراج) (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، 121 تن سکنه دارد، آب آن از قره سو، محصول عمده آنجا غلات و حبوب و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
لفظ زندی بمعنی پری
لغت نامه دهخدا
(اِ)
تلفظ عامیانۀ آمریکا و این نوع تلفظ اخیراً بیشتر معمول شده است چنانکه گویندگان رادیو ایران نیز گاهی این تلفظرا بکار می برند. در نوشته های نویسندگان معاصر نیز اغلب این شکل بکار رفته است. و رجوع به آمریکا شود
لغت نامه دهخدا
(کُ لُ)
رودخانه ای است در شمال غربی ایالات متحدۀ امریکا. این رودخانه 1450 میل طول دارد وبه خلیج کالیفرنیا می ریزد. (از وبستر جغرافیایی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به امریکا. آمریکایی.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
موضعی در مقاطعه ای بهمین نام در ولایت موکیفا از بلاد پرو موقع آن بین 18 درجه و 26 دقیقه ویک ثانیه عرض جنوبی و 70 درجه و 24 دقیقه طول غربی. واقع در 640 میلی جنوب شرقی لیما و 30 میلی جنوب تکنا. بدانجا زلزله های مهیب حادث شده و از آن جمله زلزلۀ سنه 1285 هجری قمری که ضایعات بسیار وارد آورد و 500 تن کشته شد و 12 میلیون ریال خسارت وارد آمد و پس از آن مدی عظیم در دریا پدید آمد و همه کشتی های بزرگ ایالات متحده آمریکا غرق گشت و هیچیک از ملاحان نجات نیافتند و جزایر مجاوره بزیر آب فرورفت. سکنۀ آن به 4000 تن میرسد. رجوع بضمیمۀ معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(مَچِ تِ)
شهری است در ممالک متحدۀ امریکای شمالی که در ایالت نیوهمپشر واقع است. دارای صنایع نساجی و تولید مواد شیمیائی است و در حدود 93400 تن سکنه دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نام شهری است در جنوب غربی اوهایو، واقع در ایالات متحده امریکا که رود خانه بزرگ میامی از آن میگذرد. این شهر مرکز شبکۀ خطوط زمینی و محل تقاطع خطوط آهن بالتی مور و اوهایو و خطوط آهن پنسیلوانیا است. جمعیت آن در سال 1950 میلادی 57951 تن بوده است. (دایره المعارف بریتانیکا)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی کچبار (کچ فلوس ماهی) اگر به رویه پهلویی این سنگ بنگریم می پنداریم که کچ های نازک را روی هم چیده اند. یکی ازکانی هایی است که جزو عناصر سنگهای آذین میباشد. ترکیب این سنگ در حقیقت عبارت از یک سیلیکات آبدار آلومینیوم همراه بایکی از فلزات قلیایی یعنی پتاسیم یا سدیم است که کم و بیش با مقادیری منیزیم و آهن و گاهیکلسیم همراه است. میکا دارای اقسام زیادیاست که بنامهای مختلف نامیده میشوند و سیستم تبلور اقسام آن نیز فرق میکند ولی خاصیت اصلی همه آنها اینست که خاصیت تورق آسان و ساده ای بموازات سطح قاعده منشوراصلی بلور خود دارند بطوریکه اگربلور میکا را از سطح جانبی نگاه کنیم بنظرمیاید که تعداد زیادی فلس های نازک را روی هم چیده اند ولی در عین حال خود (سطح قاعده) کاملا صاف است. سختی کم است (بین 2 تا 3) ولی وزن میکاها مخصوص آنهااز کوارتز و فلدسپات بیشتر است (بین 7، 2 تا 1، 3)، بطور کلی هر قدر عناصرآهن و منیزیم درترکیب میکاها زیادتر باشد وزن مخصوصشان بیشتر میشود. اقسام مهم مختلف میکاها عبارتنداز: میکای سفید میکای سیاه میکای سبز میکای قهوه یی و میکای خاکستری. یا میکای خاکستری. گونه ای میکا که بیشتربنام مارگاریت مشهوراست و رنگش بین سفید تا خاکستری متغیر میباشد و درخشندگی مروارید را دارد (علت وجه تسمیه)، در ترکیب این گونه میکا کلسیم وجود دارد یعنی سیلیکات آبدارآلومینیوم و کلسیم است مارگاریت. یا میکای سفید. گونه ای میکا که در ترکیبش آهن و منیزیم وجود ندارد این میکا را بیشتر بنام موسکویت مینامند. رنگش سفید است ولی وقتی بلور ضخیمی از آن باشد طلایی رنگ و قهوه یی میشود و چون در برابر حرارت مقاومت زیادی دارد و بسختی تغییر وضع میدهد و ورقه های نازکش شفاف هم هست در جلو اجاقها باسم طلق نسوز مصرف میگردد. در سیستم تبلورش اختلاف است: گاهی در سیستم هکزاگونال (6 وجهی) و گاهی درسیستم اورتورومبیک آنرا تشخیص میدهند. میکای سفید در پلاک نازک بی رنگ است و ضریب انکسارآن از کوآرتز بالاتر است. بنابراین کمی برجسته تر از کوارتز خود را بصورت پلاک مینمایاند. ضریب انکسارمضاعف آن قوی است و بنابراین رنگهای پلاریزاسیون شدیدی که قرمز و زرد و سبز باشد میدهد. اسید سولفوریک واسید کلریدریک را برآن تاثیری نیست و آنها فقط باعث میشوند که تورق بلورها زیادتر و آسانتربه فلسهاتبدیل شود موسکویت. یا میکای سیاه. گونه ای میکا که سیاه رنگ است و بنام بیوتیت مشهور است. درترکیب این میکابرعکس میکای سفید آهن و منیزیم وجود دارد و وجود همین دو عنصر برثقل آن می افزید. گاهی نسبت ترکیب آهن آن قدر زیاد میشود که ممکنست بوسیله مغناطیس جذب گردد و هر چه آهن زیادتر باشد تیره تر و سیاه رنگ تراست و هر مقدار آهن آن کمتر و منیزیم بیشتر باشد رنگش روشن تر میشود (بین قهوه یی تیره و روشن و سبز و زرد)، در زیر میکروسکپ بواسطه چند رنگی که در نور معمولی دارد از میکای سفید مشخص است. سیستم متبلور میکای سیاه هکزاگونال (6 وجهی) است و برعکس میکای سفید که اسید سولفوریک و اسید کلریدریک بر آن تاثیر ندارند این دواسید برمیکای سیاه موثرند و آنرا تجزیه میکنند و یک خمیر سیلیسی باقی میگذارند. میکای سیاه براثر هوای محیط در طبیعت نیز تجزیه میشود و تغییر رنگ میدهد. ابتدا کمی زرد و سپس سبز رنگ میگردد و دراین حال بیک قسم میکای دیگر که بنام میکای سبز معروف است تبدیل میشود. یا میکای قهوه یی. گونه ای میکا که بنام فلوگوپیت مشهوراست ورنگش قهوه یی روشن یا بور میباشد. این گونه میکا منیزیم دارد ولی آهن ندارد. بنابراین از لحاظ ترکیب شیمیایی واسطه بین میکای سفید و میکای سیاه است. درترکیب این قسم میکا لیتیوم یا فلوار نیز ممکنست وجود داشته باشد، میکای مزبور کاملا بوسیله اسید سولفوریک تجزیه میگردد. میکای قهوه یی سولفوریک متامورفیک (دگرگونی) مثل گنیس یافت میشود. البته برخی از گرانیت ها هم ممکنست از این میکا دارا باشند فلوگوپیت. یا میکای سبز. گونه ای میکا که بنام کلوریت مشهوراست. در ترکیبش غیراز سیلیکات آبدار آلومین فقط عناصرآهن و منیزیم وجود دارد و آن فاقد مواد قلیایی است. بهمین جهت بسیاری از خواص میکایی را از دست میدهد و در لمس کردن نرم است (برخلاف سایر میکاها که در سطح تفلس زبر میباشد)، از طرف دیگر میکاها خاصیت فنری و ارتجاعی دارند ولی میکای کلوریت این خاصیت را ندارد بعلاوه باسانی خط برمیدارد و اسید سولفوریک آنرا تجزیه میکند سیستم تبلور میکای سبز مونوکلینیک است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
پسر خوشگل، محبوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب قویل آمریکایی
تصویر آب قویل آمریکایی
چنگر (گویش گیلکی) از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمریکایی
تصویر آمریکایی
منسوب به آمریکا امریکایی: از مردم آمریکا ینگی دنیایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میکا
تصویر میکا
نوعی از سنگ به رنگ سیاه یا سفید و قابل تورق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
پسر، محبوب و معشوق
فرهنگ فارسی معین
پسر
فرهنگ گویش مازندرانی
خر مهره مهره ی گردنبند و دانه ی تسبیح
فرهنگ گویش مازندرانی