جدول جو
جدول جو

معنی مریاً - جستجوی لغت در جدول جو

مریاً
(مَ ری یَنْ)
هنیا مریا، گوارنده باد. هنیئاً مریئا. (اقرب الموارد). رجوع به مری ٔ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ ئَنْ)
گوارنده باد. (ترجمان القرآن جرجانی). گوارنده باد ترا! منصوب است بر حال. (دهار).
- هنیئاً مریئاً، خوش و گوارنده باد! رجوع به مری ٔ شود
لغت نامه دهخدا
(مُرْ رَ)
تثنیۀ مرّی ̍. رجوع به مری شود، آء. که ثمر درختی است، و درمنه. (منتهی الارب). حنظل و افسنتین بحری. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ناقه مریاع، شتر مادۀ زودشیر یازود فربه شو یا شتر ماده ای که خود در چراگاه رود و بازآید بدون راعی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جای دیدن، و برجی که پاسبان در آن قرار میگیرد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مریاح
تصویر مریاح
باد آور
فرهنگ لغت هوشیار