- مرگبار (خوا / خا)
مرگ بارنده. آورندۀ مرگ. آنچه تولید مرگ کند. آنچه موجب مرگ شود
معنی مرگبار - جستجوی لغت در جدول جو
- مرگبار
آنچه که تولید مرگ کند
- مرگبار
پدید آورنده مرگ، معمولاً برای عده ای زیاد
- مرگبار
مهلک
- مرگبار
مميتٌ
- مرگبار
Morbid
- مرگبار
morbide
- مرگبار
mambukizi
- مرگبار
مرگبار، کشنده
- مرگبار
مرگبار
- مرگبار
রোগগ্রস্ত
- مرگبار
โรค
- مرگبار
מַחְלֶה
- مرگبار
病的な
- مرگبار
病态的
- مرگبار
병적인
- مرگبار
hastalıklı
- مرگبار
morbid
- مرگبار
भयंकर
- مرگبار
morbido
- مرگبار
mórbido
- مرگبار
morbide
- مرگبار
хворобливий
- مرگبار
болезненный
- مرگبار
chorobliwy
- مرگبار
morbide
- مرگبار
mórbido
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باران تند با قطره های درشت، باران شدید و کم دوام، شلیک یک نوار گلوله به وسیلۀ مسلسل
(رَ)
لغت نامه دهخدا
بارانی که قدری ببارد و بعد بایستد. (فرهنگ نظام). باران تند و درشت قطره که غالباً مدت آن کوتاه باشد. (یادداشت به خط مؤلف)
بارانی که قدری ببارد و بعد بایستد، باران تند و درشت قطره که غالباً مدت آن کوتاه باشد
رگبار: یک غم به شادمانی مبدل خواهد شدعلامت آن است که برای عملی کردن نقشه های خود با تأخیری ناگهانی روبرو خواهید شد. 2ـ اگر خواب ببینید دیگران بیماری رماتیسم دارند، علامت آن است که به یأس و نومیدی دچار خواهید شد. لوک اویتنهاو
