- مرمریس (مَ مَ)
لغزان و تابان از هر چیزی. (منتهی الارب). املس، گویند کفل مرمریس. (از اقرب الموارد) ، داهی و زیرک، و برای تحقیر مریریس گویند به اعتبار ثلاثی بودن ریشه آن. (از اقرب الموارد) ، بلا و سختی. (منتهی الارب). داهیه سخت. داهیۀ مرمریس، شدید. (از اقرب الموارد) ، گردن دراز. (منتهی الارب). طویل و دراز از بین گردنها. (از اقرب الموارد) ، درشت. (منتهی الارب). صلب. (از اقرب الموارد) ، زمین که هیچ نرویاند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
