- مرعوبین
- جمع مرعوب، شکوهیدگان ترسانان ترسیدگان جمع مرعوب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی مرعوبین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مربوب، پروردگان بندگان جمع مربوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مبعوث، بر انگیختگان فرستادگان مونث مبعوث در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعجب، شگفت زدگان افدانان جمع متعجب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعصب، برنایشتیان پیورزان جمع متعصب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعرب، تازی نمایان تازی گونگان جمع متعرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرزوق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مردود، مولیدگان جمع مردود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مراقب، زناوندان هو داران نگهبانان امیدواران جمع مراقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرحوم، آمرزیدگان درگذشتگان جمع مرحوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرجوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرجوح درحالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتکب، پیشاران سوار شوندگان گناه کنندگان جمع مرتکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مرتکبین خلاف جریمه خواهند شد
جمع مرتعب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتاب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرعوبه
مرغوب بودن مرغوبی
جمع موئوس در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مرئوسین در فارسی:، جمع مرووس، زیر دستان کارمندان
جمع معیوب، آکداران آهومندان جمع معیوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مغلوب، کالیدگان، شکست یافتگان
خشمدیدگان جمع مغضوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منسوب، وابستگان خویشاوندان جمع منسوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
میهمانان، فراخواندگان
جمع مدعو، فرا خواندگان مهمانان ماهمانان جمع مدعو در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرغب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مونث مرعوب جمع مرعوبات
در تازی نیامده آهوری پسندیدگی مرغوب بودن پسندیده بودن مرغوبیت
جمع مروج، از ریشه پارسی سوتنیتاران رواگ دهندگان جمع مروج در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مروجین علم وادب
جمع مصوب، پذرفتگران پسندیدگان روا گردانان جمع مصوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
ترسانیده شده، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
وحشت زده، هراسیده، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
ترسیده، بیم داده شده، بیمناک