جدول جو
جدول جو

معنی مرطوم - جستجوی لغت در جدول جو

مرطوم
(مَ)
نعت مفعولی از مصدر رطم. رجوع به رطم شود، درگل افکنده شده. (آنندراج) ، محبوس شده و در زندان افتاده. (ناظم الاطباء) ، بعیر مرطوم، شتر بازداشته شده. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
مرده، درگذشته، آمرزیده شده، مورد مهربانی قرارگرفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
ویژگی هنجاری که براساس آیین یا فرهنگ در یک جامعه رایج شده است، چیزی که از طرف والی یا حاکم به کسی داده می شود، جیره، مواجب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
نوشته شده، خط دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
نمناک، نمدار، تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرطوم
تصویر خرطوم
بینی بلند، انعطاف پذیر و گوشتی برخی جانوران مانند فیل و مورچه خوار، اندام باریک و مکندۀ برخی حشرات و کرم ها، برای مثال مگس از آش او شود محروم / گر نهد پشّه ای در آن خرطوم (جامی۱ - ۳۵۸)، کنایه از بینی دراز، برای مثال گفت یزدان زآن کس مکتوم او / شلّه ای سازیم بر خرطوم او (مولوی - ۹۰۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفطوم
تصویر مفطوم
ازشیرگرفته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
رانده شده، سنگسار شده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ مَ)
تأنیث مرطوم، نعت مفعولی از رطم. رجوع به رطم و مرطون شود: امراءه مرطومه، زن متهم به بدی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ناقه مرطومه، ماده شتر بازداشته شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
خدا بیامرز، شادروان، مغفور، آمرزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
سنگسار شده، رانده شده سنگسار شده، رانده جمع مرجومین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
نمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
خط دار، مکتوب، نگارش یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفطوم
تصویر مفطوم
از شیر گرفته از شیر باز گرفته (کودک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرطوم
تصویر سرطوم
زبان دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرطوم
تصویر خرطوم
بینی دراز و بزرگ و کلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
فرمان، دستور، آئین، عادت و روش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
((مَ))
سنگسار شده، رانده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
((مَ))
آنچه رسم شده، معمول، فرمان، دستور، در فارسی جیره، مواجب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
((مَ))
آمرزیده شده، مجازاً، شخص درگذشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
((مَ))
نوشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
((مَ))
نم دار، نمور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرطوم
تصویر خرطوم
((خُ))
بینی فیل، بینی دراز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
آمرزیده، شادروان، زنده یاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
به آیین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
نمدار، نمناک، نمور، تر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
Clammy, Damp, Humid, Moist, Wet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
humide, mouillé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
úmido, molhado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
feucht, nass
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
wilgotny, mokry
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
влажный , влажный , мокрый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
вологий , вологий , мокрий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
vochtig, nat
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مرطوب
تصویر مرطوب
húmedo, mojado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی