- مرطوبین(مَ)
جمع واژۀ مرطوب در حالت نصبی و جری (در فارسی رعایت این قاعده نشود) : و یصلح للمرطوبین و المحرورین. (یادداشت مرحوم دهخدا)
معنی مرطوبین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهن ماطوبیون، روغن قنّه، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به ماطونیون شود
(مَ)
لغت نامه دهخدا
آنهایی که دارای نسبت و علاقه و پیوستگی باشند و خویشاوندان و متعلقان. (ناظم الاطباء). بستگان. وابستگان. (یادداشت مرحوم دهخدا)
(مَ)
لغت نامه دهخدا
منسوب به مرطوب. متعلق به مرطوب. (ناظم الاطباء). منسوب به چیز دارای رطوبت و نمی. رجوع به مرطوب شود، شخص فربه بلغمی مزاج که فربهی او بدون اسباب ظاهری باشد. (غیاث) (آنندراج)
(مَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ مرعوب در حالت نصبی و جری (در تداول زبان فارسی رعایت این قاعده نشود). رجوع به مرعوب شود
پارسی تازی گشته مرتبان چینی دهن ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
مرطوبه در فارسی مونث مرطوب: تر نمناک ژفیده مونث مرطوب جمع مرطوبات
جمع مطرود، راندگان جمع مطرود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منسوب، وابستگان خویشاوندان جمع منسوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
خشمدیدگان جمع مغضوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع معیوب، آکداران آهومندان جمع معیوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مضطرب، تاسگان خلاو گان جمع مضطرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرحوم، آمرزیدگان درگذشتگان جمع مرحوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرعوب، شکوهیدگان ترسانان ترسیدگان جمع مرعوب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مردود، مولیدگان جمع مردود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مراقب، زناوندان هو داران نگهبانان امیدواران جمع مراقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مربوب، پروردگان بندگان جمع مربوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتکب، پیشاران سوار شوندگان گناه کنندگان جمع مرتکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مرتکبین خلاف جریمه خواهند شد
جمع مروج، از ریشه پارسی سوتنیتاران رواگ دهندگان جمع مروج در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مروجین علم وادب
خوبی، مقبولیت، نیکویی