جدول جو
جدول جو

معنی مرحوم - جستجوی لغت در جدول جو

مرحوم
آمرزیده، شادروان، زنده یاد
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
فرهنگ واژه فارسی سره
مرحوم
مرده، درگذشته، آمرزیده شده، مورد مهربانی قرارگرفته
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
فرهنگ فارسی عمید
مرحوم
خدا بیامرز، شادروان، مغفور، آمرزیده
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
فرهنگ لغت هوشیار
مرحوم
((مَ))
آمرزیده شده، مجازاً، شخص درگذشته
تصویری از مرحوم
تصویر مرحوم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
زنده یاد، شادروان
فرهنگ واژه فارسی سره
مرحومه در فارسی مونث مرحوم: آمرزیده نیکیاد درگذشته مونث مرحوم امت مرحومه (مسلمانان) جمع مرحومات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
((مَ مِ یا مَ))
مؤنث مرحوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحومه
تصویر مرحومه
زن مرحوم، مرده، درگذشته، آمرزیده شده، مورد مهربانی قرارگرفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محروم
تصویر محروم
بی بهره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
به آیین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
رانده شده، سنگسار شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محروم
تصویر محروم
ناامید، بی بهره، بی نصیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرحوم
تصویر طرحوم
دراز، آبگنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محروم
تصویر محروم
باز داشته شده، بی نصیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
فرمان، دستور، آئین، عادت و روش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
سنگسار شده، رانده شده سنگسار شده، رانده جمع مرجومین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
خط دار، مکتوب، نگارش یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محروم
تصویر محروم
((مَ))
بی نصیب، بی بهره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
((مَ))
آنچه رسم شده، معمول، فرمان، دستور، در فارسی جیره، مواجب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
((مَ))
نوشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرجوم
تصویر مرجوم
((مَ))
سنگسار شده، رانده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
نوشته شده، خط دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرسوم
تصویر مرسوم
ویژگی هنجاری که براساس آیین یا فرهنگ در یک جامعه رایج شده است، چیزی که از طرف والی یا حاکم به کسی داده می شود، جیره، مواجب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محروم
تصویر محروم
Deprived, Disadvantaged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
privado, desfavorecido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
лишённый , обездоленный
دیکشنری فارسی به روسی
позбавлений , знедолений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
privado, desfavorecido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
terampas, kurang beruntung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی