- مرجوحین
- جمع مرجوح درحالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی مرجوحین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مجروح، خستگان فگاران افگاران زخمیان شخودگان جمع مجروح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرجوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
رجحان، برتری
جمع مرجح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مرجح درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع ماجور، مزد یافتگان جمع ماجور در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع محجور، وامنان کانایان جمع محجور در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرزوق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مردود، مولیدگان جمع مردود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرحوم، آمرزیدگان درگذشتگان جمع مرحوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرجوحه (مرجوح)
جمع مربوب، پروردگان بندگان جمع مربوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرعوب، شکوهیدگان ترسانان ترسیدگان جمع مرعوب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرابح، سود خواران بهره کاران جمع مرابح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع موئوس در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مرئوسین در فارسی:، جمع مرووس، زیر دستان کارمندان
جمع ممدوح، ستودگان جمع ممدوح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مهجور، دور افتادگان رها شده ها جمع مهجور در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مشح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مرشح در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مروج، از ریشه پارسی سوتنیتاران رواگ دهندگان جمع مروج در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مروجین علم وادب
ترجیح داده شده، برتری داده شده
همیشه بهار
چربیده برتری یافته، گراییده رحجان داده برتری داده شده جمع مرجوحین: ... سپاه صادق خان رابسلطنت مرجوح دانسته