- مرتکبین
- جمع مرتکب، پیشاران سوار شوندگان گناه کنندگان جمع مرتکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مرتکبین خلاف جریمه خواهند شد
معنی مرتکبین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مرتعب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتاب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مبتکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع مترقب، چشم داشته ها چشمداشت ها امید بسته ها، جمع مترقب، برمو گران جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع مترتب، پا بر جایان فرجام ها جمع مترتب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متکبر، ابرتنان باد ساران دیمیا دیان جمع متکبر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مجتنب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع محتکر، انبار بندان جمع محتکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع محتسب، باز شماران جمع محتسب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع محتجب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مراقب، زناوندان هو داران نگهبانان امیدواران جمع مراقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتهن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتکبه
جمع مرتعش در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتسم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتجل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرتجع، باسپادان جمع مرتجع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مقابل متجددین
جمع مرتبط، پیوستگان جمع مرتبط در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مربوب، پروردگان بندگان جمع مربوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مرعوب، شکوهیدگان ترسانان ترسیدگان جمع مرعوب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع معتکف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مکتسب، الفنجیدگان جمع مکتسب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منتسب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منتخب، برگزینندگان
جمع راکب، شتر سواران سواران جمع راکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سواران
مرتکبه در فارسی مونث مرتکب بنگرید به مرتکب مونث مرتکب جمع مرتکبات
جمع مرتد، دور وندان دینگردانان جمع مرتد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده کنند)
ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
جمع مرغب در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
نوعی ظرف چینی
آشکار، روشن، واضح، ظاهر، هویدا
اقدام کننده به کاری به ویژه کار زشت
پیدا هویدا، آشکار کننده آشکار شونده پیدا هویدا، آشکار کننده جمع متبینین
دوباره، دو دفعه