جدول جو
جدول جو

معنی مرتبس - جستجوی لغت در جدول جو

مرتبس
(مُ تَ بِ)
گوشت سخت و درهم. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارتباس. رجوع به ارتباس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرتبه
تصویر مرتبه
مقام، منزلت، پایه، بار، دفعه، در تصوف هر یک از مراحل سلوک، طبقۀ ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقتبس
تصویر مقتبس
مطلبی که از دیگری گرفته شده، اقتباس شده، فرا گرفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
چیزی که با چیز دیگر پیوستگی و ارتباط داشته باشد، پیوسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملتبس
تصویر ملتبس
مشتبه و پوشیده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محتبس
تصویر محتبس
حبس شده، زندانی شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقتبس
تصویر مقتبس
روشنایی گیرنده، فایده گیرنده، اقتباس کننده
فرهنگ فارسی عمید
حبس کننده، خود را باز دارنده و منع کننده، بند کننده بند آمده و باز ایستاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتبه
تصویر مرتبه
درجه، مقام، حد، مرحله، پایه
فرهنگ لغت هوشیار
پتوست پیوسته مرتبط در فارسی مونث مرتبط پیوسته چیزی که به دیگری ربط دارد پیوسته جمع مرتبطین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتبت
تصویر مرتبت
جاه، مقام، قدر، پایگاه، منزلت
فرهنگ لغت هوشیار
پی در پی، به ترتیب، پیاپی پشت هم به سامان ونار دیک با ترتیب و نظم، پی در پی پشت سرهم، مرتبا نامه های او بمن میرسید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتبس
تصویر ملتبس
پوشیده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقتبس
تصویر مقتبس
آتش گیرنده و روشنی گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتبس
تصویر ملتبس
((مُ تَ بِ))
خلط کننده، مشتبه سازنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقتبس
تصویر مقتبس
روشنایی گیرنده، اقتباس کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملتبس
تصویر ملتبس
((مُ تَ بَ))
خلط شده، مشتبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتبه
تصویر مرتبه
((مَ تَ بَ یا بِ))
پایه، منزلت، جمع مراتب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
((مُ تَ بِ))
ربط داده شده، پیوسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محتبس
تصویر محتبس
((مُ تَ بِ))
بازداشت کننده، بند کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتبت
تصویر مرتبت
جایگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
درپیوند، پیوسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
Relevantly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
de manière pertinente
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
de manera relevante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
প্রাসঙ্গিকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
प्रासंगिक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
in modo pertinente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
релевантно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
relevant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
відповідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
odpowiednio
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
relevant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
relevantemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مرتبط
تصویر مرتبط
relevan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی