- مرتاح ((مُ))
- بانشاط، شادان، مسرور
معنی مرتاح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تپاسبد
کسی که برای تهذیب نفس ریاضت بکشد، ریاضت کش
آلتی که با آن قفل و درهای بسته را بگشایند، کلید
فراخی گستردگی
گرداینده، مایل گردنده
ریاضت کشیده
آنکه در شک و تردید باشد جمع مرتابین، دو دله
باد آور
کلید، هر چه بدان چیزی گشایند، جمع آن مفاتیح است