جدول جو
جدول جو

معنی مذکره - جستجوی لغت در جدول جو

مذکره
(مُ ذَکْ کَ رَ)
آن زن که بر خلقت مذکران بود. (مهذب الاسماء). زنی که بر خلقت مردان بود. (منتهی الارب). زن متشبه به ذکور. متذکره. (اقرب الموارد) (از متن اللغه). ذکره. (متن اللغه) ، بلای سخت. (منتهی الارب). داهیۀشدیده. (اقرب الموارد) ، ناقه مذکره، ماده شتر ماننده به نر در خلق و خلق. (از منتهی الارب). ناقۀ شبیه به جمل. (از اقرب الموارد) ، ناقه مذکره الثنیا، ماده شتر بزرگ سر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
مذکره
(مَ کَ رَ)
تذکره. یادداشت، هرچیز که لایق و سزاوار یادآوری باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مذکره
(مَ ذَکْ کِ رَ)
آنچه حفظ کنندیا بنویسند برای تذکار. یادداشت. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
مذکره
(مُ کَ رَ)
زن که به مردان ماند. (منتهی الارب) (ازناظم الاطباء). مذکّره. متذکره. ذکره. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
با کسی در امری گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
کتابی که در آن شرح احوال شاعران یا دانشمندان یا عارفان و مشایخ صوفیه نوشته شده باشد، آنچه موجب یادآوری شود، وسیلۀ یادآوری، یادداشت، یادآوری، گذرنامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفکره
تصویر مفکره
نیروی تجزیه و تحلیل کنندۀ اوهام و خیالات در مغز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تذکره
تصویر تذکره
یادآوری
فرهنگ لغت هوشیار
متذکره در فارسی مونث متذکر: یاد کننده به یاد آورنده مونث متذکر. یا فوت (قوهء) متذکره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکره
تصویر متکره
نا خوش دارنده، ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
مذکوره در فارسی مونث مذکور بنگرید به مذکور مونث مذکور جمع مذکورات. مونث مذکور: محصلان و جوهات مذکوره آن مبلغ را از ایشان مطالبت ننمایند، جمع مذکورات
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده اندرز گویی (اندرز گوی واعظ زیرا که وعظ در تازی برابر است با پند و اندرز) شغل مذکر واعظی: چون علم شرع که در روزگارقضالله و مذکری نرود و نفع دنیا بعالم نرسد
فرهنگ لغت هوشیار
مذاکره و مذاکرت در فارسی: گفت و گو خویسه گفتگو کردن با کسی در موضوعی، گفتگو: مااین روایت بمذاکره شنیدیم، جمع مذاکرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسکره
تصویر مسکره
مسکره در فارسی مونث مسکر مستی آور مونث مسکر، جمع مسکرات
فرهنگ لغت هوشیار
مفکره در فارسی مونث مفکر اندیشنده مونث مفکر، قوتی است مرتب در تجویف اوسط دماغ که عمل آن ترکیب و تحلیل فرا آورده های خیال و وهم است و بعبارت دیگر ترکیب و تحلیل امور در خیال و وهم میباشد (شفاج 1 ص: 291: فرع. سج) : (هر دری که در جیب فکر و گریبان سخن نشاندم از درج مفکره خویش بیرون گرفتم) (مرزبان نامه. تهران. 1317 ص 7)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منکره
تصویر منکره
منکره در فارسی مونث منکر و نا رواک ناشایست مونث منکر، جمع منکرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
((مُ کِ رِ))
گفتگو کردن درباره کاری یا امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذکره
تصویر تذکره
((تَ کِ رِ))
آنچه موجب یادآوری شود، گذرنامه، کتابی که در آن زندگی نامه شعرا، دانشمندان و... نوشته شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
گفت و گذار، گفتگو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
Negotiation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
négociation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
협상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
müzakere
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negosiasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
আলোচনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
वार्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negoziazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negociación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
onderhandeling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
переговори
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
переговоры
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negocjacje
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
Verhandlung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negociação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
谈判
دیکشنری فارسی به چینی