کفلیز. (منتهی الارب). کفچلیز. (از مهذب الاسماء). مغرفه. (متن اللغه) (اقرب الموارد). کفگیر. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). ج، مذانب، آبراهه بسوی زمین یا در پستی. (منتهی الارب). رهگذر آب در نشیب. (مهذب الاسماء). مسیل میان دو بلندی از زمین. کانال. ترعه. (یادداشت مؤلف). مسیل بین دو تپه یا مسیل آب به سوی زمین. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). ج، مذانب، نهری که از مرغزار بجانب دیگر رود. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). جوی خرد. (یادداشت مؤلف). ج، مذانب
کفلیز. (منتهی الارب). کفچلیز. (از مهذب الاسماء). مغرفه. (متن اللغه) (اقرب الموارد). کفگیر. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). ج، مذانب، آبراهه بسوی زمین یا در پستی. (منتهی الارب). رهگذر آب در نشیب. (مهذب الاسماء). مسیل میان دو بلندی از زمین. کانال. ترعه. (یادداشت مؤلف). مسیل بین دو تپه یا مسیل آب به سوی زمین. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). ج، مذانب، نهری که از مرغزار بجانب دیگر رود. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). جوی خرد. (یادداشت مؤلف). ج، مذانب
خبردار و آگاه. (غیاث). بیدارو هوشیار و آگاه و خبردار. (ناظم الاطباء). آگاه شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). - متنبه ساختن، آگاه کردن. خبردار کردن: هرگاه حضرت شاه از این حکایت تحاشی مینماید او را متنبه سازد. (عالم آرا چ امیرکبیر ص 216). - متنبه شدن، با خبر شدن. آگاه شدن: و می گفتند که الیسع بدین سخنان میخواهد که شما را بفریبد ایشان متنبه نشدند. (تاریخ قم 103). ، بیدار و هوشیار شونده. (آنندراج). بیدار شده از خواب و هوشیار شده. (ناظم الاطباء). رجوع به تنبه شود، تأدیب کننده و تنبیه کننده، یادآوری کننده. در خاطر آورنده، کسی که پند میگیرد و نصیحت می پذیرد. (ناظم الاطباء)
خبردار و آگاه. (غیاث). بیدارو هوشیار و آگاه و خبردار. (ناظم الاطباء). آگاه شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). - متنبه ساختن، آگاه کردن. خبردار کردن: هرگاه حضرت شاه از این حکایت تحاشی مینماید او را متنبه سازد. (عالم آرا چ امیرکبیر ص 216). - متنبه شدن، با خبر شدن. آگاه شدن: و می گفتند که الیسع بدین سخنان میخواهد که شما را بفریبد ایشان متنبه نشدند. (تاریخ قم 103). ، بیدار و هوشیار شونده. (آنندراج). بیدار شده از خواب و هوشیار شده. (ناظم الاطباء). رجوع به تنبه شود، تأدیب کننده و تنبیه کننده، یادآوری کننده. در خاطر آورنده، کسی که پند میگیرد و نصیحت می پذیرد. (ناظم الاطباء)