جدول جو
جدول جو

معنی مذبوحانه - جستجوی لغت در جدول جو

مذبوحانه
(مَ نَ / نِ)
حرکت مذبوحانه، حرکتی از روی کمال نومیدی و بی اندک فایده ای. تلاشی بی نتیجه و مأیوسانه، شبیه به حرکاتی که مرغ یا گوسفند بسمل در واپسین دقایق حیات می کند
لغت نامه دهخدا
مذبوحانه
دست و پا زنان
تصویری از مذبوحانه
تصویر مذبوحانه
فرهنگ لغت هوشیار
مذبوحانه
نافرجام
تصویری از مذبوحانه
تصویر مذبوحانه
فرهنگ واژه فارسی سره
مذبوحانه
بی ثمر، بی فایده، عبث، بیهوده
متضاد: ثمربخش، مثمر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ نَ / نِ)
محبوب وار. مانند محبوبان. معشوق وار
لغت نامه دهخدا
(مَ حَ)
تأنیث مذبوح. رجوع به مذبوح شود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ کَ تِ مَ نَ / نِ)
حرکتی که بقصد نجات از مضیقه انجام گیرد ولیکن نتیجۀ آن معکوس باشد، همچون حرکت حیوان مذبوح که فوران دم بیفزاید و مرگ او نزدیکتر سازد. حرکتی چون حرکت مگس در تار عنکبوت. جنبشی چون جنبش حیوان سربریده، جنبشی بی قصد و اراده و جدوی و منظوری: جز انتصار و طلب ثار روی ندید و جز حرکت مذبوحانه چاره ندانست. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مذبو حانه
تصویر مذبو حانه
تلاشی بی نتیجه و مایوسانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذبوحه
تصویر مذبوحه
مذبوحه در فارسی مونث مذبوح بنگرید به مذبوح مونث مذبوح
فرهنگ لغت هوشیار