جدول جو
جدول جو

معنی مدعث - جستجوی لغت در جدول جو

مدعث
(مُ عِ)
باقی گذارنده. (آنندراج). ابقاکننده. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، سارق مریب. (متن اللغه) (اقرب الموارد). دزد. (ناظم الاطباء) ، دوررونده در شر. (از ناظم الاطباء). امعان کننده در شر. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، اختیارکننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مبعث
تصویر مبعث
مکان یا زمان بعثت، کنایه از روز بیست و هفتم ماه رجب که روز بعثت پیامبر اسلام است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدعو
تصویر مدعو
دعوت شده، خوانده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشعث
تصویر مشعث
تشعیث، متفرق، پراکنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدعا
تصویر مدعا
آنچه مورد ادعا قرار گرفته، مورد ادعا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
ادعا کننده، دشمن، کسی که از چیزی لاف می زند که ندارد، در علم حقوق خواهان، کسی که با دیگری دعوی دارد، دعوی کننده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ دَ ثِ)
ویران کننده و شکننده بنا. (آنندراج). نعت فاعلی است از دعثره. رجوع به دعثره شود
لغت نامه دهخدا
مکان بعثت و زمان بعثت، روز بیست و هفتم رجب که در آنروز حضرت رسول اکرم (ص) به نبوت از طرف خدا مبعوث شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
دعوی کرده شده، آرزو کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
مهمان فرا خوانده ماهمان خوانده شده دعوت شده جمع مدعوین. توضیح مدعو اسم مفعول از دعا ید عود عوه است و بجای حمله متداول امروز نزد فلانی موعود هستم باید گفت: مدعو هستم) یعنی بانجا خوانده شده ام ودعوت دارم
فرهنگ لغت هوشیار
هرآنچه ادعا کرده میشود و طلب کرده میشود، مراد، آرزو، خواهش، مقصود، اراده، غرض
فرهنگ لغت هوشیار
متفرق پراکنده، ژولیده شده آشفته گردانیده، مفعولن چون از فاعلاتن خیزد آنرا مشعث خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
((مُ دَّ))
خواهان، ادعا کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
((مُ دَّ عا))
دعوی کرده شده، ادعا کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشعث
تصویر مشعث
((مُ شَ عَّ))
پراکنده، ژولیده شده، آشفته گردانیده، در علم عروض «مفعولن» چون از «فاعلاتن» خیزد، آن را مشعث خوانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبعث
تصویر مبعث
((مَ عَ))
مکان بعثت، زمان بعثت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدعو
تصویر مدعو
((مَ عُ وّ))
دعوت شده، خوانده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدعا
تصویر مدعا
داویده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
خواهان، خواستار، داونده، داومند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
Claimant, Litigant, Postulator, Pretender
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
demandeur, plaideur, postulateur, prétendant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
원고 , 소송인 , 제안자 , 주장하는 사람
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
davacı, öne süren, iddiacı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
penggugat, pengusul, pengaku
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
দাবিকারী , বাদী , প্রস্তাবকারী , দাবীদার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
अभियुक्त , याचिकाकर्ता , प्रस्तावक , दावेदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
ricorrente, litigante, postulatore, pretendente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
eiser, postulant, pretendent
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
demandante, litigante, postulador, pretendiente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
позивач , постулятор , претендент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
истец , постулятор , претендент
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
powód, postulant, pretendent
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
Kläger, Postulator, Angeber
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
reclamante, litigante, postulador, pretendente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مدعی
تصویر مدعی
起诉人 , 诉讼人 , 提议者 , 假装者
دیکشنری فارسی به چینی