جدول جو
جدول جو

معنی مدرکیت - جستجوی لغت در جدول جو

مدرکیت
(خوا / خا تَ)
ذهن و قوه ادراک و دریافت. (ناظم الاطباء). رجوع به مدرک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مارکیز
تصویر مارکیز
عنوان اشرافی زنانه در بعضی از کشورهای اروپا، همسر مارکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
مالک بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدرکات
تصویر مدرکات
حواس پنجگانه، در علم زیست شناسی بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی و بینایی، حواس خمسه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ رِ)
عقلها. دانشها. (غیاث اللغات). جمع واژۀ مدرکه. رجوع به مدرکه شود.
- مدرکات خمس، قوای پنجگانه باطنی: حس مشترک، خیال، وهم، حافظه، متصرفه. (فرهنگ علوم عقلی، از فرهنگ فارسی معین). رجوع به اسفار ج 1 ص 27 شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
آنچه از اشیاء که ادراک شود. (فرهنگ فارسی معین). آن چه که دریافته و ادراک شود یا قابل درک و فهم باشد. جمع واژۀ مدرکه. رجوع به مدرک و مدرکه شود.
- مدرکات امکانیه، در فلسفه، موجودات امکانیه. (فرهنگ علوم عقلی از فرهنگ فارسی معین). رجوع به حکمت اشراق ص 256 و اسفار ج 1 ص 322 شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رِ کی ی)
منسوب است به مدرک. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
جمع محرکه، جنبانندگان و خرد های یله در فرزان صدرای شیرازی جمع محرکه، جمع محرکه. یا محرکات قدسیه. عقول مجرده که مدبرات عقلیه هم نامیده میشوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفردیت
تصویر مفردیت
در تازی نیامده سادگی زبانرد فرزانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشرک، هنباز گیران چند خداییان جمع مشرک در حالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرکزیت
تصویر مرکزیت
تمرکز، مرکز بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدیریت
تصویر مدیریت
در تازی نیامده راینیتاری سالاری مدیر بودن مدیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدرسات
تصویر مدرسات
جمع مدرسه، آموزندگان جمع مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدرس، آموزندگان جمع مدرس در همان حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدرنیست
تصویر مدرنیست
فرانسوی کنونگرا نو خواه نو گرای
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرک، بر انگیختگان، جمع محرک، انگیختاران جنبانندگان جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده همرازی همدلی محرم بودن: بخلوت خانه سلوت راه یافتند و چون دو هم آواز در پرده محرمیت ساخته چین از پیشانی امانی بگشودند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجرمیت
تصویر مجرمیت
مجرم بودن، گناهکار بودن
فرهنگ لغت هوشیار
حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و میتواند هرگونه تصرفی در آن بکند بجز آنکه مورد استثنای قانون است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارکیز
تصویر مارکیز
زن مارکی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدرکه، اندر یافتگان دانش ها جمع مدرکه (مدرک) آنچه از اشیا که ادراک شود. یا مدرکات امکانیه. موجودات امکانیه. یا مدرکات خمس. قوای پنجگانه باطنی: حس مشترک خیال وهم حافظه متصرفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدیریت
تصویر مدیریت
((مُ یَّ))
مدیر بودن، مدیری، علم و هنر متشکل کردن، همآهنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدرنیست
تصویر مدرنیست
((مُ دِ))
نوگرا (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرکزیت
تصویر مرکزیت
((مَ کَ یَّ))
مرکز بودن، تمرکز و تجمع امور در یک محل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محرمیت
تصویر محرمیت
((مَ رَ یَّ))
محرم بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مارکیز
تصویر مارکیز
زن مارکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
((لِ یَّ))
مالک بودن، مالکی. ضح حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و می تواند هرگونه تصرفی در آن بکند به جز آن چه که مورد استثنای قانون باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدرکات
تصویر مدرکات
((مُ رَ))
جمع مدرکه، آن چه از اشیا ادراک شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
داشتاری، از آنش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدیریت
تصویر مدیریت
گردانش، گردانندگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدرسین
تصویر مدرسین
آموزگاران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالکیت
تصویر مالکیت
Ownership, Possession, Proprietorship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدیریت
تصویر مدیریت
Administration, Directorship, Management, Stewardship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدرنیته
تصویر مدرنیته
Trendiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مادریت
تصویر مادریت
Maternity, Motherliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی