- مدرسه
- آموزشگاه
معنی مدرسه - جستجوی لغت در جدول جو
- مدرسه
- جای درس خواندن، محل درس دادن، آموزشگاه
- مدرسه
- مکتب، دبستان، دبیرستان، آموزشگاه
- مدرسه ((مَ رَ س))
- محل درس دادن و علم آموختن، جمع مدارس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مدرک، آنکه چیزی را درک می کند، دریابنده
خرمنگاه خرمن جای
مونث مدرک جمع مدرکات. مونث مدرک جمع مدرکات
راه، وسیله و روشی که برای ترقی شخص بکار رود جمع مدارج
هر طریقه و وسیله ای که برای ارتقا به مقام بهتر و درجۀ بالاتر به کار آید، راه، طریق
ریاضت، مشق
آموزگار، استاد
درس دهنده، آموزگار
پارسی تازی گشته مرس رسن
مدره در فارسی مونث مدر: شاش انگیز دشتان انگیز مونث مدر: ادویه مدره
جای تدریس، آموزشگاه
آموزشگاه زانیچی
هر پاتستان ایر پاتستان دینستان
آموزشگاه دیوانی
مدرسه ای که در آن نخستین دوره تحصیل را فراگیرد
Conservatory
conservatório
Konservatorium
konserwatorium
консерватория
консерваторія
conservatorium
conservatorio
conservatoire
conservatorio