- مداسه
- خرمنگاه خرمن جای
معنی مداسه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آموزشگاه
جای درس خواندن، محل درس دادن، آموزشگاه
در حساب دقت کردن، در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، تدقیق، تعمّق
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، تدقیق، تعمّق
پاکیزگی، اشویی
تنگدستی
مدالست و مدالسه در فارسی همفریبی، ستمکاری یکدیگر را فریب دادن فریفتن، ستم کردن، فریفتکاری، جور ستم
مداقه در فارسی: باریک بینی دقت کردن در امری (در حساب وجز آن)، دقت باریک بینی
گلکاری، مزد گلکار
مکتب، دبستان، دبیرستان، آموزشگاه
ملاست در فارسی: نرمی، هنجاری، همواری
شن نرم که درشتی دانه هایش از چند میلی متر بیشتر نباشد
سنگ ریزه خردتر از شن، شن بسیار ریز ناآمیخته با خاک