جدول جو
جدول جو

معنی مداجره - جستجوی لغت در جدول جو

مداجره
(شَ عَ)
گریختن. (منتهی الارب). فرار. (اقرب الموارد). دجار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
باهم نزاع کردن، با یکدیگر خصومت ورزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(شَ قَ)
معالجه کردن. (از منتهی الارب). علاج و چاره کردن کار رااز جهات بسیار. (از متن اللغه) ، گردیدن با کسی و نگریستن در کار که چگونه سرانجام دهد آن را. (از منتهی الارب). داوره، دار معه و لاوصه. (اقرب الموارد) (از متن اللغه). ملاوصه. رجوع به ملاوصه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهار. معامله کردن با کسی به مدت دهر. (از منتهی الارب). رجوع به دهار شود
لغت نامه دهخدا
(شِ)
کار به مدارا کردن. (از منتهی الارب). مداهنه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
چریدن اشتر درخت را از نایافت گیاه. (تاج المصادر بیهقی) : شاجر المال مشاجره، درخت چرانیدن شتر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از محیط المحیط) ، منازعت کردن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از محیط المحیط) (ناظم الاطباء). با کسی خلاف کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). اختلاف. تشاجر. منازعه. مخاصمه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ جَ رَ)
منازعه و مناقشه. (ناظم الاطباء). مخاصمه. نزاع. اختلاف. ستیزه. مشاجرت: و آن ایراد قصۀ بود که چه رفته است و چه بوده است و خاص بود به مشاجره و منافره. (اساس الاقتباس ص 580)
لغت نامه دهخدا
(شَ حَ)
رنج کشیدن و بیدار ماندن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سهر. شب زنده داری کردن. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متاجره
تصویر متاجره
بازر گانی داد و ستد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مداجاه
تصویر مداجاه
مداجات در فارسی سازگاری بردباری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
اختلاف، ستیزه، مشاجرت، خصومت ورزیدن با یکدیگر، نزاع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مهاجرت در فارسی فروایش فرا روی هریک از گوشه ای فرا رفتند (سعدی) فاتورش بنه کن دیدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
((مُ جمع رَ یا رِ))
با هم نزاع کردن، گفتگوی همراه با پرخاش و ستیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
دعوى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
Altercation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
口論
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
جھگڑا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
การทะเลาะวิวาท
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ugomvi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ריב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
언쟁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
争执
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
münakaşa
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
pertengkaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ঝগড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
alterco
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
altercado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ruzie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
сварка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
ссора
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
sprzeczka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشاجره
تصویر مشاجره
झगड़ा
دیکشنری فارسی به هندی