- مخمصه
- هچل
معنی مخمصه - جستجوی لغت در جدول جو
- مخمصه
- رنج، زحمت، گرفتاری
- مخمصه
- مخمصه در فارسی گرسنگی، رنج، درد سر گرفتاری گرسنگی مفرط، سوزش و رنجی که از گرسنگی در شکم پیدا شود، رنج زحمت، پیچیدگی کار اشکال. یا در (به) مخمصه گرفتار شدن، دچار اشکال شدن
- مخمصه ((مَ مَ صَ یا ص))
- گرسنگی، خالی بودن معده، رنج، زحمت، گرفتاری
- مخمصه
- Predicament
- مخمصه
- situação difícil
- مخمصه
- missliche Lage
- مخمصه
- trudne położenie
- مخمصه
- затруднительное положение
- مخمصه
- складне становище
- مخمصه
- benarde situatie
- مخمصه
- situation difficile
- مخمصه
- situazione difficile
- مخمصه
- कठिन स्थिति
- مخمصه
- kesulitan
- مخمصه
- מצב קשה
- مخمصه
- hali ngumu
- مخمصه
- สถานการณ์ลำบาก
- مخمصه
- বিপদজনক অবস্থা
- مخمصه
- مشکل صورتحال
- مخمصه
- ورطةٌ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی با شاخه های کوتاه، گل های سرخ و برگ های تلخ که مصرف دارویی دارد، بابونۀ گاوی
مخصصه در فارسی مونث مخصص ویژه گشته مخصصه در فارسی مونث مخصص: ویژه گر مونث مخصص جمع مخصصات. مونث مخصص جمع مخصصات
مخمسه در فارسی مونث مخمس: پنجینه، پنجگوشه، پنج باوریان گروهی که پنج تن از یاران پیامبر (ص) را گردانندگان راستین جهان می دانستند سلمان مقداد عمار ابوذر غفاری و عمر بن امیه صیمری مونث مخمس جمع مخمسات
مخلصه در فارسی: دهان شیر گیاه نوروزی نو شگیا از گیاهان مونث مخلص. گل کتانی که باسامی محاجم و دهان شیر و قلیحه و گیاه نوروزی نیز موسوم است
گرسنگی، تخت دیو جایی هموار فراز کوه ها