مخفس (مُ فِ) شراب زود مست کننده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). می زود مست کننده. (ناظم الاطباء) ، بی اندازه زشت گوینده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اخفاس شود ادامه... شراب زود مست کننده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). می زود مست کننده. (ناظم الاطباء) ، بی اندازه زشت گوینده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اخفاس شود لغت نامه دهخدا
مخفس (مُ خَ ف فِ) آب ریزنده در شراب. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که آب با شراب می آمیزد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخفیس شود ادامه... آب ریزنده در شراب. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که آب با شراب می آمیزد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخفیس شود لغت نامه دهخدا