جدول جو
جدول جو

معنی مخرب - جستجوی لغت در جدول جو

مخرب
خراب کننده، ویران کننده
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
فرهنگ فارسی عمید
مخرب
(مُ خَرْ رَ)
شکافته گوش وسوراخ کرده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مخرب
(مُ خَرْ رِ)
ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خراب کننده و ویران نماینده و ناآباد کننده. ویران کننده خانه. و بر باد دهنده وپایمال کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخریب شود
لغت نامه دهخدا
مخرب
(مُ رِ)
ناآباد گرداننده و ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه ویران می کند و ناآبادان می نماید. (ناظم الاطباء). و رجوع به اخراب شود
لغت نامه دهخدا
مخرب
ویران کننده، نا آباد گرداننده
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
فرهنگ لغت هوشیار
مخرب
((مُ خَ رِّ))
ویران کننده
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
فرهنگ فارسی معین
مخرب
ویرانگر
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
فرهنگ واژه فارسی سره
مخرب
بنیان کن، تخریب گر، ویران ساز، ویرانگر
متضاد: آبادگر، بنیادساز، بنیادگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مخرب
مدمّرٌ
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به عربی
مخرب
Destructively
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مخرب
de manière destructrice
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مخرب
تباہ کن طریقے سے
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به اردو
مخرب
destrutivamente
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مخرب
zerstörerisch
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به آلمانی
مخرب
destrukcyjnie
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به لهستانی
مخرب
разрушительно
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به روسی
مخرب
руйнівно
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مخرب
destructief
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به هلندی
مخرب
อย่างทำลายล้าง
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به تایلندی
مخرب
distruttivamente
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مخرب
kwa uharibifu
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مخرب
הרסני
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به عبری
مخرب
破壊的に
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مخرب
毁灭性地
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به چینی
مخرب
파괴적으로
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به کره ای
مخرب
destructivamente
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مخرب
dengan cara merusak
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مخرب
ধ্বংসাত্মকভাবে
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به بنگالی
مخرب
विनाशकारी रूप से
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به هندی
مخرب
yıkıcı bir şekilde
تصویری از مخرب
تصویر مخرب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ خَ بِ)
مرد بسیار حسابی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). بسیار حساب دان. (ناظم الاطباء) ، تتبعکننده دقایق چیزها. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). متتبع در دقایق چیزها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ خَ بِ)
شکافندۀ جامه. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برنده. (آنندراج) (منتهی الارب). کسی که می برد و قطع می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تباه و فاسد کننده عمل. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تباه کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ رِ بَ)
خلیه مخربه، ناقۀ بی قید برای دوشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، کندوی عسل تهی و خالی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مخرج
تصویر مخرج
برونگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخبر
تصویر مخبر
خبررسان، خبرنگار
فرهنگ واژه فارسی سره