ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خراب کننده و ویران نماینده و ناآباد کننده. ویران کننده خانه. و بر باد دهنده وپایمال کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخریب شود
ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خراب کننده و ویران نماینده و ناآباد کننده. ویران کننده خانه. و بر باد دهنده وپایمال کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخریب شود
شکافندۀ جامه. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برنده. (آنندراج) (منتهی الارب). کسی که می برد و قطع می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تباه و فاسد کننده عمل. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تباه کننده. (ناظم الاطباء)
شکافندۀ جامه. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برنده. (آنندراج) (منتهی الارب). کسی که می برد و قطع می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تباه و فاسد کننده عمل. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تباه کننده. (ناظم الاطباء)