کفچۀ افروشه. (منتهی الارب) (آنندراج). کفچۀ حلواگر. (دهار). نوعی از کفچه. (ناظم الاطباء). ملعقه ای که با آن خبیص را بهم زنند. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط)
کفچۀ افروشه. (منتهی الارب) (آنندراج). کفچۀ حلواگر. (دهار). نوعی از کفچه. (ناظم الاطباء). ملعقه ای که با آن خبیص را بهم زنند. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط)
ارض مخوصه، زمینی که در آن برگ ارطی و الاء و عرفج و سنط باشد. (منتهی الارب). زمینی که در آن گیاههای خاردار با برگ باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادۀ قبل شود
ارض مخوصه، زمینی که در آن برگ ارطی و الاء و عرفج و سنط باشد. (منتهی الارب). زمینی که در آن گیاههای خاردار با برگ باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادۀ قبل شود
محاجم. (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). یک نوع گیاهی خوشبو از جنس بابونه. (ناظم الاطباء). گل کتانی که به اسامی محاجم و دهان شیرو فلیحه و گیاه نوروزی نیز موسوم است. (فرهنگ فارسی معین).... و این نام (مخلصه) از آن گویند که تریاق همه زهرهاست و از همه زهر خلاصی دهنده است. (الفاظ الادویه چ هند ص 259). اسم نباتی است که استعمال او خلاصی از سم هوام می دهد و لهذا به این اسم نامیده اند و او به حسب اماکن، مختلف الشکل می باشد و هفت قسم او رامشاهده نموده اند و مجموع او با تلخی و گل همه انواع او با کجی و منکوس و شبیه به محجمه می باشد و بعضی را شاخ هایی ساق و برگ مانند برگ کرفس و از آن نرم تر... عرق مخلصه محلل و ملطف و رافع قولنج ریحی و مقوی اعضاء رئیسه و موافق مبر و دین است و بعضی در تریاق فاروق قائم مقام خمر دانسته اند. (تحفۀ حکیم مؤمن ص 215). مرحوم دهخدا در یادداشتی نوشته اند. در مجلۀ بانک ملی معنی آن را (مخلصه را) کامومیل نوشته است. - انتهی. در گیاه شناسی گل گلاب چ 3 ص 291 این گیاه از خانوادۀ بابونه هاست از این روی مخلصه نوعی بابونه و از عاقرقرحا خواهد بود و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب و مفردات ابن البیطار شود
مَحاجِم. (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). یک نوع گیاهی خوشبو از جنس بابونه. (ناظم الاطباء). گل کتانی که به اسامی محاجم و دهان شیرو فلیحه و گیاه نوروزی نیز موسوم است. (فرهنگ فارسی معین).... و این نام (مخلصه) از آن گویند که تریاق همه زهرهاست و از همه زهر خلاصی دهنده است. (الفاظ الادویه چ هند ص 259). اسم نباتی است که استعمال او خلاصی از سم هوام می دهد و لهذا به این اسم نامیده اند و او به حسب اماکن، مختلف الشکل می باشد و هفت قسم او رامشاهده نموده اند و مجموع او با تلخی و گل همه انواع او با کجی و منکوس و شبیه به محجمه می باشد و بعضی را شاخ هایی ساق و برگ مانند برگ کرفس و از آن نرم تر... عرق مخلصه محلل و ملطف و رافع قولنج ریحی و مقوی اعضاء رئیسه و موافق مبر و دین است و بعضی در تریاق فاروق قائم مقام خمر دانسته اند. (تحفۀ حکیم مؤمن ص 215). مرحوم دهخدا در یادداشتی نوشته اند. در مجلۀ بانک ملی معنی آن را (مخلصه را) کامومیل نوشته است. - انتهی. در گیاه شناسی گل گلاب چ 3 ص 291 این گیاه از خانوادۀ بابونه هاست از این روی مخلصه نوعی بابونه و از عاقرقرحا خواهد بود و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب و مفردات ابن البیطار شود
مخمصه در فارسی گرسنگی، رنج، درد سر گرفتاری گرسنگی مفرط، سوزش و رنجی که از گرسنگی در شکم پیدا شود، رنج زحمت، پیچیدگی کار اشکال. یا در (به) مخمصه گرفتار شدن، دچار اشکال شدن
مخمصه در فارسی گرسنگی، رنج، درد سر گرفتاری گرسنگی مفرط، سوزش و رنجی که از گرسنگی در شکم پیدا شود، رنج زحمت، پیچیدگی کار اشکال. یا در (به) مخمصه گرفتار شدن، دچار اشکال شدن