جدول جو
جدول جو

معنی مخبرالدوله - جستجوی لغت در جدول جو

مخبرالدوله(مُ بِ رُدْ دَ / دُو لَ)
علی قلی خان... پسر بزرگ رضاقلی خان معروف به لله باشی (1245- 1315 هجری قمری) او در شیراز تولد یافت و در یازده سالگی با پدر به تهران آمد. در سال 1268 وارد دارالفنون شد و سال بعد بریاست کتاب خانه دارالفنون انتخاب شد. در سال 1272 هجری قمری دردستگاه اعتضادالسلطنه وزیر علوم که کارسیم کشی تلگراف ایران را به عهده داشت وارد خدمت شد. در سال 1293 هجری قمری امور تلگراف ابتدا بطور امانی وسپس بطور مقاطعه به او واگذار شد. در سال 1298 ه. ق. با داشتن سمت وزارت تلگراف، وزیر علوم نیز شد و سال بعد وزارت معادن نیز به مشاغل وی منضم گردید. درسال 1302 وزیر تجارت شد. در سال 1314 پس از عزل امین السلطان علاوه بر سمت وزارت فرهنگ، تلگراف، معادن، ریاست ضرابخانه و خزانه وزیر داخله هم شد. و رجوع به تاریخ رجال ایران تألیف بامداد ج 2 صص 455-459 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رُدْ دَ لَ)
میرزا نصراﷲخان. صدراعظم ایران از رجال دورۀ اخیر عهد قاجار (متوفی 1325 هجری قمری). وی از اهل نائین بود. در آغاز زندگی در رنج و سختی بسیار به سر برد. در تهران نخست در خدمت آصف الدوله و سپس در خدمت ابراهیم خان تبریزی درآمد، آنگاه منشی وزارت خارجه شد و مورد توجه اتابک گردید و به وزارت لشکر رسید. در ابتدای کار در وزارت خارجه لقب مصباح الملک داشت و بوسیلۀ اتابک در سال 1309 به مشیرالملک ملقب شد. پس از قتل ناصرالدین شاه محسن خان مشیرالدوله که وزارت خارجه را داشت برای معالجه به اروپا رفته بود، لذا امین السلطان، مشیرالملک را به کفالت وزارت خارجه منصوب ساخت و پس از فوت محسن خان، لقب و شغل او به مشیرالملک (میرزا نصراﷲ نائینی) رسید. و چون در سال 1321 هجری قمری امین السلطان معزول شد میرزا نصراﷲ مشیرالدوله باز هم وزارت خارجه رابر عهده داشت. و در سال 1324 هجری قمری پس از سقوط عین الدوله به فرمان مظفرالدین شاه به صدارت رسید. او شش ماه در دوران مظفرالدین شاه و دو ماه در دوران محمدعلی شاه مقام صدارت را بر عهده داشت و چون از قصد محمدعلی شاه در احضار اتابک از اروپا آگاهی یافت تمارض کرد و از کار کنار رفت. پس از کشته شدن امین السلطان به مشیرالدوله تکلیف تشکیل کابینه نمودند و او به عللی از این کار خودداری کرد و چند روز بعد چهارم شعبان 1325 هجری قمری درگذشت. رجوع به تاریخ رجال ایران تألیف بامداد ج 4 ص 351 و تاریخ بیداری ایران ص 444 شود
لغت نامه دهخدا
(فَ رُدْ دَ لَ)
گلپایگانی. یکی از نوادگان فخرالدوله گرشاسب بود و به امر حسام الدوله اردشیر او را در رود خانه بابل غرق کردند. رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 195 از ترجمه فارسی شود
نماور بن بیستون (متوفی به سال 640 هجری قمری) از پادشاهان سلسلۀ پادوسبانان است. (از مازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 192). رجوع به پادوسبانان شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش حومه شهرستان بجنورد که در 15 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 10 هزارگزی شمال راه شوسۀ بجنورد به مشهد قرار دارد. جایی کوهستانی سردسیر و دارای 450 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات، بنشن، انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا