جدول جو
جدول جو

معنی مخاطبیت - جستجوی لغت در جدول جو

مخاطبیت(تَ کَ دَ)
گفتگوی روباروی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخاطبه
تصویر مخاطبه
با هم سخن گفتن، گفتگو کردن، بازخواست کردن، جرّوبحث
فرهنگ فارسی عمید
(مُ طَ)
باهم کلام کردن ها. (غیاث) (آنندراج) ، گاهی مراد از آن مراسلات و مکاتبات باشد. (غیاث) (آنندراج). مراسلات و مکاتبات. (ناظم الاطباء) : بر قاعده معهود مناشیر وامثله و مخاطبات به تازی نویسند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 367) ، خطاب های تند و خشم آلود: امیرخان را طلب نموده مخاطبات عنیف کرد. (عالم آرا، ص 216) ، خطابه ها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مخاطرات
تصویر مخاطرات
جمع مخا طره، سیجیدن ها گرو بستن ها (مصدر واسم) جمع مخاطره
فرهنگ لغت هوشیار
مخاطبه و مخاطبت در فارسی گفت و گو، درشتی سر زنش روبرو سخن گفتن با کسی گفتگو کردن، عتاب کردن سخنان درشت گفتن: در این وقت که آواز مخاطبه و معاتبه از منزل ایشان بگوش وی رسید جمع مخاطبات
فرهنگ لغت هوشیار
خود را در خطر افکندن: و چون راه فراز از آن سنگ پاره بقلعه بغایت تنگ بود و باریک و جای مخاطره زیادت از سه کس مجال ایستادن و با اهل قلعه داد مدافعه و قتال دادن نداشتند، بر مال خود گرو بستن
فرهنگ لغت هوشیار
خبر دادن، خبری را بوسیله تلگراف و تلفن ابلاغ کردن، ابلاغ خبری بوسیله تلگراف و تلفن. توضیح این کلمه در عربی قدیم بمعنی کشاورزی کردن آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخاطبات
تصویر تخاطبات
جمع تخاطب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخاطب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مخاطب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخاطبه، گفت و گو ها نامه فرستی ها جمع مخاطبه: گفتگو کردنها، مراسلات مکاتبات، اظهارات مبتنی بر خشم و تندی: امیرخان را طلب نموده مخاطبات عنیف کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخاطبت
تصویر مخاطبت
مخاطبه: ... و جز پدر باوی مخاطبت نبودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخاطبین
تصویر مخاطبین
شنونده بیننده
فرهنگ واژه فارسی سره
مخاطره ها، خطرها، مهلکه ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
جمهورٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
Audience
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
audience
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
观众
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
سامعین
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
ผู้ชม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
hadhira
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
קהל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
観客
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
izleyici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
청중
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
penonton
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
দর্শক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
दर्शक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
audiencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
publiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
аудиторія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
аудитория
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
publiczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
Publikum
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
audiência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخاطبان
تصویر مخاطبان
pubblico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی