جدول جو
جدول جو

معنی محمودشاهی - جستجوی لغت در جدول جو

محمودشاهی(مَ)
تیره ای از نوئی (قسمت چهارم چهار بنیچۀ جاکی از ایلات کوه کیلویۀ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ حَمْ مَ شَ)
دهی است از دهستان انگالی بخش برازجان شهرستان بوشهر، واقع در 34هزارگزی باختر برازجان و جنوب رود حله با 141 تن سکنه. آب آن از چاه و رود حله و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ابن ابراهیم چهارمین از سلاطین شرقی جونپور (844- 861 هجری قمری). (ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 279)
پنجمین از امرای درانی افغانستان (1216- 1218 ه. ق). (ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 302)
لغت نامه دهخدا
(مَ زِ)
شعبه ای است از طایفۀ ناحیۀ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان و مرکب از 30 خانوار است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَمْ مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. 599 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَمْ مَ)
قاجار. نوۀ فتحعلیشاه و پسربزرگ و ارشد عباس میرزا. به سال 1222 هجری قمری متولد شد و پس از درگذشت عباس میرزا (1249 هجری قمری) به سمت ولایتعهدی و حکومت خراسان و آذربایجان منصوب و روانۀتبریز گردید. پس از درگذشت فتحعلی شاه به سال 1250 در 27سالگی در تبریز جلوس کرد لیکن 60 نفر از پسران فتحعلی شاه که در اطراف ایران حکومت داشتند و هر یک داعیۀ سلطنت در سر می پروراندند با لشکر و استعداد آمادۀ مبارزه شدند. اما کفایت قائم مقام مدعیان سلطنت را از سر راه برداشت و او را به سلطنت تمامی ایران رسانید. وی در سال 1264 هجری قمری در قصر محمدیه، واقعدر غرب تجریش درگذشت. و نیز رجوع به قاجاریه شود
لغت نامه دهخدا