جدول جو
جدول جو

معنی محمودآباد - جستجوی لغت در جدول جو

محمودآباد
(مَ)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 13هزارگزی جنوب باختر صحنه و سه هزارگزی جنوب شوسۀ کرمانشاه به همدان، با 185 تن سکنه. آب آن از گاماسیاب است و در تابستان اتومبیل میتوان بدانجا برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
دهی است از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 70هزارگزی شمال خاور زرقان و 4هزارگزی راه فرعی خفرک به توابع ارسنجان، با 179 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان سمیرم پائین بخش حومه شهرستان شهرضا، واقع در 18هزارگزی جنوب باختر شهرضا متصل به راه ماشین رو دهاقان به شهرضا، با 300 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقعدر 48هزارگزی جنوب خاوری مشیز و 2هزارگزی جنوب خاوری راه فرعی ده تازیان به بهرامجرد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ یِ گِ)
دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در97هزارگزی باختر سروستان و 2هزارگزی شوسۀ شیراز به خفر، با 370 تن سکنه. آب آن از رود خانه قره آغاج و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان گل تپۀ فیض الله بیگی بخش مرکزی شهرستان سقز، واقع در 26هزارگزی خاور سقز به سنندج و یک هزارگزی شمال شوسۀ سقز، با 80 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک، واقع در 28هزارگزی جنوب باختری آستانه و 18هزارگزی باختر ایستگاه فوزیه، با 235 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان زنجانرود بخش مرکزی شهرستان زنجان، واقع در 35هزارگزی شمال باختری زنجان سر راه عمومی ارمغانخانه، با 69 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ سِ گِ)
دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 97هزارگزی باختر سروستان، با 240 تن سکنه. آب آن از رود خانه قره آغاج و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان هره دشت بخش مرکزی شهرستان طوالش، واقع در 17 هزا گزی شمال هشت پر سر راه شوسۀ انزلی به آستارا، با 330 تن سکنه. آب آن از رود خانه هره دشت و چشمه تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان وبخش خفر شهرستان جهرم، واقع در 22هزارگزی شمال باختری باب انار و 1هزارگزی جنوب شوسۀ شیراز به جهرم، با 256 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود خانه قره آغاج و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ دُ گِ)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز در 82هزارگزی جنوب خاور زرقان، با 257 تن سکنه. آب آن از رود کر و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان برخوار بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در 13هزارگزی شمال باختر اصفهان و 4هزارگزی شوسۀ اصفهان به تهران، با 1610 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 20هزارگزی جنوب خاور زرقان و 1هزارگزی راه فرعی بند امیر به خرامه، با 115 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان بیشۀ بخش مرکزی شهرستان بابل، واقع در 2هزارگزی شمال خاوری بابل و 500 گزی شوسۀ بابل به شاهی، با شصت تن سکنه. آب آن از نهر سریجه از شعب رود بابل تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ)
قصبۀ مرکزدهستان دهلمرستاق و هزارپی بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 21هزارگزی شمال باختری آمل سر راه آمل به بابلسر و چالوس، با 1000 تن سکنه. آب آن از رود خانه هراز تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 15هزارگزی جنوب خاور شیراز و 3هزارگزی شوسۀ شیراز به پل فسا، با 157 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج، واقع در 23هزارگزی باختر قروه و 15هزارگزی جنوب شوسۀ قروه به سنندج، با 90 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. در تابستان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 36هزارگزی غرب الیگودرز و6هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ ازنا به درود. دارای 1839 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات و چاه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند، واقع در 28هزارگزی باختر شهر نهاوند و 6هزارگزی مادس بان، با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ بَ)
قریه ای است به مسافت کمی، شرقی تل بیضا. (فارسنامۀ ناصری). دهی از دهستان بیضاست که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حَ دی یَ)
نام شهری است که به بولی از ولایت قسطمونی مربوط میباشد. از طرف مشرق به بارطین و از جانب جنوب به کرده و ازسوی مغرب به ارکلی و از جهت شمال ببحر اسود محاط است. بارطین، تا این اواخر ناحیه ای بود بنام چهارشنبه، ولی اخیراً وسعت آن را در نظر گرفته نام آن را تبدیل بقضای حمیدیه نمودند و از 340 پارچه قریه مرکب میباشد. جمعیت آن به 30000 تن بالغ میگردد. زمینش حاصلخیز است و انواع حبوبات گوناگون و اقسام میوجات در این قطعه حاصل میشود و جنگلهای فراوان نیز دارد. مصالح و اخشاب زیاد از آنجا صادر میشود. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
حاکم نشین ناحیتی است بهمین نام در هندوستان تابع حکومت بمبئی. این شهر در کنار نهر سابرمتی در پنجاه میلی شمال خلیج کمبای و 309 میلی شمال بمبئی است در 23 درجه و یک دقیقۀ عرض شمالی و 72 درجه و 42 دقیقۀ طول شرقی و محیط آن شش میل است. در سال 1901 میلادی جمعیت آن 185899 تن بود که خمس آنان مسلمانان بودند. مساحت ناحیۀ احمدآباد 3816 میل مربع (و یا 9883 کیلومتر مربع) و جمعیت آن 795967 تن است. شهر احمدآباد را احمدشاه گجراتی بسال 830 هجری قمری / 1411 میلادی بنا کرد و آنرا حصار و قلعه های سخت استوار است و رونق این شهر در زمان محمد اکبر و جانشینان وی رو بفزونی نهاد و بدانجا رسید که در قرن 17 میلادی زیباترین شهرهای هندوستان گردید و بتجارت نیل و پنبه و تریاک و صنایع زرین و سیمین و حریربافی و منبت کاری شهرتی بسزا داشت و هنگامی تحت حکومت قبیلۀ مهرات درآمد (1235 هجری قمری) و این قبیله اطاعت انگلیسان را گردن نمی نهادند تاکار این شهر و ناحیه بخرابی کشید و راه انحطاط پیمود و در سال 1818 میلادی بتصرف انگلیسان درآمد. گویند احمدآباد را هزار مسجد و هر مسجد را دو مناره بود، و بزرگترین آنها مسجد سلطان احمد است، و نیز 360 محله داشته است و تا شهر محمودآباد که اکنون ده میل از آن فاصله دارد ممتد می شده است. این شهر از زلزله ای که بسال 1235 هجری قمری دچار آن شد آسیب دید و اکنون مساجد و مزاراتی از دو قرن 15 و 16 میلادی در آنجا دیده میشود که بسیاری از آثار صنایع قدیم اسلامی در آن برجاست و سه مسجد زیبای آن هنوز برپا باشد یکی از آنها مسجد هند است و همچنین است مسجد سوجات خان و از بناهای قابل ذکر، آتشکده و برج سکوت است اطراف آن نیز زیبا و دلکش می باشد و در پنج میلی شهر مسجدی است بصورت خانه کعبه. (از ذیل معجم البلدان ج 1 ص 153 و دائره المعارف اسلام ج 1 ص 209)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ده کوچکی است از دهستان حومه شهرستان ملایر، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری ملایر کنار راه اتومبیل رو بابارئیس به ملایر. دارای 50 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ دِ اِ)
دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 96هزارگزی باختر سروستان و 2هزارگزی شوسۀ شیراز به خفر، با 161 تن سکنه. آب آن از رود خانه قره آغاج و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از بخش حومه شهرستان یزد، واقعدر سه هزارگزی شمال باختر یزد متصل به راه فرعی محمودآباد به یزد، با 1722 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان میبد بخش اردکان شهرستان یزد، واقع در 5هزارگزی جنوب اردکان متصل به راه فرعی میبد به اردکان با 1180 تن سکنه آب آن از قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 76هزارگزی جنوب باختر شیراز و سه هزارگزی راه فرعی شیراز به کیان آباد قره باغ، با 80 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، واقع در 21هزارگزی جنوب شهر ملایر و 5هزارگزی خاور شوسه ملایر به بروجرد، با 190 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 4هزارگزی مشیز و شمال راه شوسۀکرمان به سیرجان، با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان، واقع در 52هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 12هزارگزی راه عمومی، با 131 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان، واقع در 86هزارگزی شمال باختری قصبۀ کبودرآهنگ کنار شوسۀ همدان به بیجار، با 241 تن سکنه و آب آن از قنات و رودخانه تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کاشان، واقع در 13هزارگزی شمال باختری کاشان، با 350 تن سکنه. آب آن از قنات وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان خدابنده لو از بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری قیدار و 11هزارگزی راه عمومی با 862 تن سکنه. آب آن از خررود و راه آن مالرو است و از طریق حصار به سختی اتومبیل میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان میش خاص بخش بدرۀ شهرستان ایلام، واقع در23هزارگزی جنوب خاور ایلام و سه هزارگزی جنوب راه مالرو بدره به ایلام، با 250 تن سکنه. آب آن از هفت آب و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا