محظئب(مُ ظَ ءِب ب) مرد فربه، مرد زودخشم، مرد پرشکم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ادامه... مرد فربه، مرد زودخشم، مرد پرشکم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا