معنی محشئن - جستجوی لغت در جدول جو
محشئن
(مُ شَ ءِن ن)
خشمناک. (منتهی الارب)
ادامه...
خشمناک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محبئن
(مُ حَ ءِن ن)
خشمناک. (منتهی الارب ذیل ح ب ن)
ادامه...
خشمناک. (منتهی الارب ذیل ح ب ن)
لغت نامه دهخدا
مشحئن
(مُ حَ ءِن ن)
از ’ش ح ن’، مرد خشمگین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط)
ادامه...
از ’ش ح ن’، مرد خشمگین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا
محشن
(مُ شِ)
کسی که بدبو میکند خیک را به اینکه شیر را مدتی در وی میگذارد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
ادامه...
کسی که بدبو میکند خیک را به اینکه شیر را مدتی در وی میگذارد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا