محرم بودن. محرمی. رازداری: و عقل مرد را به هشت خصلت بتوان شناخت... چهارم موضع شناختن راز و وقوف بر محرمیت دوستان. (کلیله و دمنه). رجوع به محرم شود، خویشی. حرام بودگی نکاح به سبب خویشی نزدیک. - صیغۀ محرمیت، اجرای صیغۀ عقد منقطع میان دختر و مردی تا از راه مصاهرت، مادر دختر و یا دختر مادر بر مردی بیگانه محرم شود
محرم بودن. محرمی. رازداری: و عقل مرد را به هشت خصلت بتوان شناخت... چهارم موضع شناختن راز و وقوف بر محرمیت دوستان. (کلیله و دمنه). رجوع به محرم شود، خویشی. حرام بودگی نکاح به سبب خویشی نزدیک. - صیغۀ محرمیت، اجرای صیغۀ عقد منقطع میان دختر و مردی تا از راه مصاهرت، مادر دختر و یا دختر مادر بر مردی بیگانه محرم شود
جمع واژۀ مجرم. مردمان مجرم و گناهکاران. (ناظم الاطباء) : یوم یرون الملّئکه لابشری یومئذ للمجرمین و یقولون حجراً محجوراً. (قرآن 22/25). قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیراً للمجرمین. (قرآن 17/28). انا کذا̍لک نفعل بالمجرمین. (قرآن 34/37). و رجوع به مجرم شود
جَمعِ واژۀ مجرم. مردمان مجرم و گناهکاران. (ناظم الاطباء) : یوم یرون الملَّئکه لابشری یَوْمَئذ للمجرمین و یقولون حجراً محجوراً. (قرآن 22/25). قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیراً للمجرمین. (قرآن 17/28). انا کذا̍لِک َ نفعل بالمجرمین. (قرآن 34/37). و رجوع به مجرم شود
عمل محرم. حالت و چگونگی محرم. محرمیت. محرم بودن. صداقت و راستی. اعتماد برای نهفتن راز. (از ناظم الاطباء). رازداری. سرنگهداری: زید از سر محرمی و خاصی برده ز میان عمرو عاصی. نظامی (لیلی و مجنون، ملحقات ص 242). وحدت گزین و همدمی از دوستان مجوی تنهانشین و محرمی از دودمان مخواه. خاقانی. پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است. مولوی
عمل محرم. حالت و چگونگی محرم. محرمیت. محرم بودن. صداقت و راستی. اعتماد برای نهفتن راز. (از ناظم الاطباء). رازداری. سِرنگهداری: زید از سر محرمی و خاصی برده ز میان عمرو عاصی. نظامی (لیلی و مجنون، ملحقات ص 242). وحدت گزین و همدمی از دوستان مجوی تنهانشین و محرمی از دودمان مخواه. خاقانی. پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است. مولوی
از شاعران ایران در دربار سلطان حسین بایقرا بوده است. این قطعه از اوست: بی رخت روز و شبم در الم و غم گذرد بی الم بر من مسکین نفسی کم گذرد. بی مه روی تو هر صبح سعادت که دمد به من غمزده همچون شب ماتم گذرد. (قاموس الاعلام ترکی) ازشاعران قرن نهم هجری عثمانی. (قاموس الاعلام ترکی)
از شاعران ایران در دربار سلطان حسین بایقرا بوده است. این قطعه از اوست: بی رخت روز و شبم در الم و غم گذرد بی الم بر من مسکین نفسی کم گذرد. بی مه روی تو هر صبح سعادت که دمد به من غمزده همچون شب ماتم گذرد. (قاموس الاعلام ترکی) ازشاعران قرن نهم هجری عثمانی. (قاموس الاعلام ترکی)
دهی است از دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن، واقعدر 14هزارگزی جنوب خاوری فومن و سه هزارگزی راه فرعی نصیرمحله به شفت با 385 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن، واقعدر 14هزارگزی جنوب خاوری فومن و سه هزارگزی راه فرعی نصیرمحله به شفت با 385 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
جمع محرک، بر انگیختگان، جمع محرک، انگیختاران جنبانندگان جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع محرک، بر انگیختگان، جمع محرک، انگیختاران جنبانندگان جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)