جمع واژۀ محقره. ناچیزها و چیزهای خرد و ریزه. (ناظم الاطباء). ریزگان. (منتهی الارب). صغایر. (تاج العروس) : طغرل بک... پیغام. به خلیفه فرستاد که... به هر وقت به محقرات و جزویات دیوان عزیزرا... ابرام نباید نمود. (سلجوقنامۀ ظهیری ص 20)
جَمعِ واژۀ محقره. ناچیزها و چیزهای خرد و ریزه. (ناظم الاطباء). ریزگان. (منتهی الارب). صغایر. (تاج العروس) : طغرل بک... پیغام. به خلیفه فرستاد که... به هر وقت به محقرات و جزویات دیوان عزیزرا... ابرام نباید نمود. (سلجوقنامۀ ظهیری ص 20)
جمع محرمه، نا شایست ها، مشکوییان پردگیان، جامه راهراه جمع محرمه، جمع محرمه (محرم) چیز های حرام: ... و پشت بر محظورات و محرمات شرع کرده، زنان حرم، جامه راه راه الوان: هنگام محرم است و با تست دلم بیزار ز گلزار حیاتست دلم. از بس الف زخم کشیدم بر سر از سر تا پا محرمات است دلم. (محمد سعید اشرف) جمع محرمه
جمع محرمه، نا شایست ها، مشکوییان پردگیان، جامه راهراه جمع محرمه، جمع محرمه (محرم) چیز های حرام: ... و پشت بر محظورات و محرمات شرع کرده، زنان حرم، جامه راه راه الوان: هنگام محرم است و با تست دلم بیزار ز گلزار حیاتست دلم. از بس الف زخم کشیدم بر سر از سر تا پا محرمات است دلم. (محمد سعید اشرف) جمع محرمه