معنی محتمه - جستجوی لغت در جدول جو
محتمه
(مُ تَمْ مَ)
چشم بی خواب. (ناظم الاطباء)
ادامه...
چشم بی خواب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر محکمه
محکمه
مُحکَمِه
مؤنث واژۀ محکم
ادامه...
مؤنثِ واژۀ مُحکَم
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محترمه
محترمه
زن محترم، آنکه احترام او لازم است، قابل احترام، حرمت داشته
ادامه...
زن محترم، آنکه احترام او لازم است، قابل احترام، حرمت داشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محکمه
محکمه
مَحکَمِه
جای دادرسی، دادگاه
محکمۀ استیناف: در علم حقوق دادگاه استان
محکمۀ بدایت: در علم حقوق دادگاه شهرستان
محکمۀ صلح: در علم حقوق دادگاه بخش
ادامه...
جای دادرسی، دادگاه
مَحکَمۀ استیناف: در علم حقوق دادگاه استان
مَحکَمۀ بدایت: در علم حقوق دادگاه شهرستان
مَحکَمۀ صلح: در علم حقوق دادگاه بخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محتمل
محتمل
امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال
ادامه...
امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال
فرهنگ فارسی عمید
متحتمه
متحتمه در فارسی مونث متحتم: بایا بایسته مونث متحتم جمع متحتمات. مونث متحتم جمع متحتمات
ادامه...
متحتمه در فارسی مونث متحتم: بایا بایسته مونث متحتم جمع متحتمات. مونث متحتم جمع متحتمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتمله
محتمله
مونث محتمل جمع محتملات
ادامه...
مونث محتمل جمع محتملات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتمل
محتمل
احتمال کرده شده، تحمل کرده شده
ادامه...
احتمال کرده شده، تحمل کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
محترمه
محترمه در فارسی مونث محترم: آزرمیک گرامی ارجمند مونث محترم جمع محترمات. مونث محترم جمع محترمات
ادامه...
محترمه در فارسی مونث محترم: آزرمیک گرامی ارجمند مونث محترم جمع محترمات. مونث محترم جمع محترمات
فرهنگ لغت هوشیار
محرمه
محرمه در فارسی مونث محرم - و: مشکویی پردگی مونث محرم: جمع محرمات. مونث محرم حرام کرده شده، زن حرم جمع محرمات. مونث محرم جمع محرمات
ادامه...
محرمه در فارسی مونث محرم - و: مشکویی پردگی مونث محرم: جمع محرمات. مونث محرم حرام کرده شده، زن حرم جمع محرمات. مونث محرم جمع محرمات
فرهنگ لغت هوشیار
محجمه
تانگوکده محجمه در فارسی مکینه محجمه در فارسی: دهان شیر گیاه نورزی نوشگیا از گیاهان مونث مخلص
ادامه...
تانگوکده محجمه در فارسی مکینه محجمه در فارسی: دهان شیر گیاه نورزی نوشگیا از گیاهان مونث مخلص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتومه
محتومه
مونث محتوم جمع محتومات
ادامه...
مونث محتوم جمع محتومات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محکمه
محکمه
محل قضاوت، سرای قاضی، دیوان خانه
ادامه...
محل قضاوت، سرای قاضی، دیوان خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتشمه
محتشمه
مونث محتشم. مونث محتشم
ادامه...
مونث محتشم. مونث محتشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتمل
محتمل
((مُ تَ مَ))
احتمال داشته شده، تحمل کرده شده
ادامه...
احتمال داشته شده، تحمل کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویر محکمه
محکمه
((مَ کَ مِ))
دادگاه، جای دادرسی، جمع محاکم
ادامه...
دادگاه، جای دادرسی، جمع محاکم
فرهنگ فارسی معین
تصویر محتمل
محتمل
شایمند
ادامه...
شایمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
Plausible, Presumptive, Probable, Likely
ادامه...
Plausible, Presumptive, Probable, Likely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
probable, plausible, présomptif
ادامه...
probable, plausible, présomptif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
provável, plausível, presumível
ادامه...
provável, plausível, presumível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
সম্ভাব্য , সম্ভাব্য , অনুমানযোগ্য , সম্ভাব্য
ادامه...
সম্ভাব্য , সম্ভাব্য , অনুমানযোগ্য , সম্ভাব্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
可能的 , 可信的 , 假定的
ادامه...
可能的 , 可信的 , 假定的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
סביר , סביר , משוער
ادامه...
סביר , סביר , משוער
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
가능성 있는 , 그럴듯한 , 추정되는
ادامه...
가능성 있는 , 그럴듯한 , 추정되는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
muhtemel, olası, varsayılan
ادامه...
muhtemel, olası, varsayılan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
mungkin, masuk akal, diduga
ادامه...
mungkin, masuk akal, diduga
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
probabile, plausibile, presuntivo
ادامه...
probabile, plausibile, presuntivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
संभावना , संभाव्य , अनुमानित , संभावित
ادامه...
संभावना , संभाव्य , अनुमानित , संभावित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
wahrscheinlich, plausibel, vermutend
ادامه...
wahrscheinlich, plausibel, vermutend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
probable, plausible, presuntivo
ادامه...
probable, plausible, presuntivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
waarschijnlijk, aannemelijk, vermoedelijk
ادامه...
waarschijnlijk, aannemelijk, vermoedelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
ймовірний
ادامه...
ймовірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
вероятный , правдоподобный , предполагаемый
ادامه...
вероятный , правдоподобный , предполагаемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
prawdopodobny, przypuszczalny
ادامه...
prawdopodobny, przypuszczalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
ありそうな , もっともらしい , 仮定された , 可能性がある
ادامه...
ありそうな , もっともらしい , 仮定された , 可能性がある
دیکشنری فارسی به ژاپنی