معنی محتمم - جستجوی لغت در جدول جو
محتمم
(مُ تَ مِ)
اندوهگین شونده. (آنندراج)
ادامه...
اندوهگین شونده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر محتشم
محتشم
(پسرانه)
دارای حشمت و شکوه، با حشمت
ادامه...
دارای حشمت و شکوه، با حشمت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر محترم
محترم
(دخترانه)
قابل احترام، عزیز و گرامی
ادامه...
قابل احترام، عزیز و گرامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر محتلم
محتلم
کسی که در خواب جنب می شود
ادامه...
کسی که در خواب جُنُب می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محترم
محترم
کسی که احترام او لازم است، قابل احترام، حرمت داشته
ادامه...
کسی که احترام او لازم است، قابل احترام، حرمت داشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محتمل
محتمل
امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال
ادامه...
امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محتشم
محتشم
باحشمت، دارای شکوه، دارای خدم وحشم زیاد، کنایه از ثروتمند
ادامه...
باحشمت، دارای شکوه، دارای خدم وحشم زیاد، کنایه از ثروتمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محتوم
محتوم
حتمی، ثابت و استوار
ادامه...
حتمی، ثابت و استوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویر محتمل
محتمل
احتمال کرده شده، تحمل کرده شده
ادامه...
احتمال کرده شده، تحمل کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتلم
محتلم
خواب بیننده، خوابدیده، آنکه در خواب جماع میکند
ادامه...
خواب بیننده، خوابدیده، آنکه در خواب جماع میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتکم
محتکم
حاکم و حکم کننده
ادامه...
حاکم و حکم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتشم
محتشم
با حشمت، زبر دست و توانا و بزرگ
ادامه...
با حشمت، زبر دست و توانا و بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتزم
محتزم
میان بسته: مرد
ادامه...
میان بسته: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محترم
محترم
حرمت داشته شده، با آبرو، با عزت
ادامه...
حرمت داشته شده، با آبرو، با عزت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتوم
محتوم
ثابت و استوار، فرموده شده
ادامه...
ثابت و استوار، فرموده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر محتشم
محتشم
((مُ تَ شَ))
توانا و بزرگ، دارای خدم و حشم بسیار، باشکوه و جلال
ادامه...
توانا و بزرگ، دارای خدم و حشم بسیار، باشکوه و جلال
فرهنگ فارسی معین
تصویر محترم
محترم
((مُ تَ رَ))
بزرگوار، مورد احترام
ادامه...
بزرگوار، مورد احترام
فرهنگ فارسی معین
تصویر محتلم
محتلم
((مُ تَ لِ))
دستخوش احتلام، دستخوش انزال در خواب
ادامه...
دستخوش احتلام، دستخوش انزال در خواب
فرهنگ فارسی معین
تصویر محتوم
محتوم
((مَ))
حتمی، ناگزیر
ادامه...
حتمی، ناگزیر
فرهنگ فارسی معین
تصویر محتمل
محتمل
((مُ تَ مَ))
احتمال داشته شده، تحمل کرده شده
ادامه...
احتمال داشته شده، تحمل کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویر محترم
محترم
ارجمند، گرامی، بزرگوار
ادامه...
ارجمند، گرامی، بزرگوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر محتمل
محتمل
شایمند
ادامه...
شایمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
Plausible, Presumptive, Probable, Likely
ادامه...
Plausible, Presumptive, Probable, Likely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
Polite
ادامه...
Polite
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
provável, plausível, presumível
ادامه...
provável, plausível, presumível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
educado
ادامه...
educado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
wahrscheinlich, plausibel, vermutend
ادامه...
wahrscheinlich, plausibel, vermutend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
höflich
ادامه...
höflich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
prawdopodobny, przypuszczalny
ادامه...
prawdopodobny, przypuszczalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
grzeczny
ادامه...
grzeczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
вероятный , правдоподобный , предполагаемый
ادامه...
вероятный , правдоподобный , предполагаемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
вежливый
ادامه...
вежливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
ймовірний
ادامه...
ймовірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر محترم
محترم
مُحتَرَم
ввічливий
ادامه...
ввічливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر محتمل
محتمل
مُحتَمِل
waarschijnlijk, aannemelijk, vermoedelijk
ادامه...
waarschijnlijk, aannemelijk, vermoedelijk
دیکشنری فارسی به هلندی