جدول جو
جدول جو

معنی محتتش - جستجوی لغت در جدول جو

محتتش
(مُ تَ تِ)
تند و تیز شونده در جنگ وخصومت با کسی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ وِ)
قوم رمانندۀ صید به طرف یکدیگر. (از منتهی الارب). کسی که میراند شکار را به طرف دیگر. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، در میان گیرنده کسی را. (از منتهی الارب). در میان گیرنده و احاطه کننده. (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
برانگیخته شدۀ به نشاط و سرور. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ مِ)
نعت فاعلی از احتماش. دو خروس با هم جنگ کننده. محتمس. (ناظم الاطباء) ، برافروزنده از خشم. (از منتهی الارب). برافروخته شدۀ از خشم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ تِ)
نیک برابر. نیک مستوی و هموار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ تِ)
برافژولیده شونده مثل سگ و سباع. (آنندراج). سگ و یا حیوان درندۀ برافژولیده شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به اهتتاش شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ تِ)
تخم نتش برآورنده از تری. (آنندراج) (از منتهی الارب). تخمی که ازرطوبت می آماسد و آغاز رستن می کند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَتْ تِ)
نعت فاعلی از تحتیش. بر یکدیگر آغالنده. (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَتْ تَ)
نعت مفعولی از تحتیش. برانگیخته شده بر مخالفت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا