- محتاطی
حذرٌ
معنی محتاطی - جستجوی لغت در جدول جو
- محتاطی
Discreetness
- محتاطی
discrétion
- محتاطی
ความระมัดระวัง
- محتاطی
محتاطی، احتیاط
- محتاطی
محتاطی
- محتاطی
זהירות
- محتاطی
busara
- محتاطی
discrezione
- محتاطی
Diskretion
- محتاطی
ostrożność
- محتاطی
осмотрительность
- محتاطی
обережність
- محتاطی
discretie
- محتاطی
discreción
- محتاطی
विवेकशीलता
- محتاطی
discrição
- محتاطی
সতর্কতা
- محتاطی
kehati-hatian
- محتاطی
tedbirli olma
- محتاطی
신중
- محتاطی
谨慎
- محتاطی
慎重
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مُ)
لغت نامه دهخدا
احتیاج و فقر و فاقه وتنگدستی و مسکنت. (ناظم الاطباء). املاق:
به محتاجی طفل تشنه به شیر
به نومیدی دردمندان پیر.
سعدی
به محتاجی طفل تشنه به شیر
به نومیدی دردمندان پیر.
سعدی
در تازی نیامده فریبکاری ترفندگری حیله گری مکاری: بانگ درویشان و محتاجان نیوش تا نگیرد بانگ محتالیت گوش. (مثنوی)
