جدول جو
جدول جو

معنی محافظت - جستجوی لغت در جدول جو

محافظت
پیره
تصویری از محافظت
تصویر محافظت
فرهنگ واژه فارسی سره
محافظت
حفظ کردن از آسیب، نگه داری کردن
تصویری از محافظت
تصویر محافظت
فرهنگ فارسی عمید
محافظت
مراقبت، نگاهبانی کردن، مواظبت، مداومت، حفظ کردن، مراعات
تصویری از محافظت
تصویر محافظت
فرهنگ لغت هوشیار
محافظت
((مُ فَ ظَ))
نگاهبانی کردن، حفظ کردن، نگاه داشتن، نگهبانی، حفاظت
تصویری از محافظت
تصویر محافظت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
Protective
دیکشنری فارسی به انگلیسی
रक्षात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
সুরক্ষামূলক
دیکشنری فارسی به بنگالی
محافظه و محافظت در فارسی: خوا پاری نیکاستاری دارش پهره نگهداری پاساد نگهبانی پایش پیره (گویش هراتی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
نگهبان، پاسدار
فرهنگ واژه فارسی سره
بن پاس پاسبان پاتار نیکاستار گروگاندار کالی پیره دار (گویش افغانی) بنوان پهره دار نگهدار نگهبان پاسبان نگاهبانی کننده حفظ کننده نگهبان جمع محافظین. محافظت. نگاهبانی کردن حفظ کردن، نگاه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
((مُ فِ))
نگهبان، حافظ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
حفظ کننده، نگهبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
Protectant
دیکشنری فارسی به انگلیسی