جدول جو
جدول جو

معنی مجیر - جستجوی لغت در جدول جو

مجیر
(پسرانه)
پناه دهنده، فریادرس، از نامهای خداوند
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
فرهنگ نامهای ایرانی
مجیر
پناه دهنده، فریادرس
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
فرهنگ فارسی عمید
مجیر
پناه دهنده و دستگیر، فریادرس
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
فرهنگ لغت هوشیار
مجیر
((مُ))
پناه دهنده، فریادرس
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشیر
تصویر مشیر
(پسرانه)
آنکه در کارها با او مشورت می کنند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از منیر
تصویر منیر
(دخترانه)
آنچه از خود نور داشته باشد، درخشان، تابان، روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مجید
تصویر مجید
(پسرانه)
دارای قدر و مرتب عالی، گرامی، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مجری
تصویر مجری
گوینده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
مزدور، مزد بگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیر
تصویر آجیر
(پسرانه)
آژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط، کوشا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هجیر
تصویر هجیر
(پسرانه)
نام پسر گودرز از پهلوانان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
مزدور، دست نشانده، مزد بگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مسیر
تصویر مسیر
راه، گذرگاه، روش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدیر
تصویر مدیر
گرداننده، راه بر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثجیر
تصویر ثجیر
کنجاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمیر
تصویر جمیر
گرد گاه، موی بافته، شب تار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجیر
تصویر خجیر
خوب، زیبا، جمیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجیر
تصویر سجیر
یار و دوست خالص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجیر
تصویر تجیر
نام طایفه ای از قبیله کنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیر
تصویر شجیر
درختناک پردرخت، بیگانه، شمشیر، دوست پست ناجور، هیچکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
چادر دارای تصویر پرندگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشیر
تصویر مشیر
اشاره کننده، مشورت کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیر
تصویر منیر
نور دهنده، درخشنده، درخشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطیر
تصویر مطیر
بارانی، باران دیده، باران خورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجری
تصویر مجری
صندوق کوچک فلزی یا چوبی، صندوقچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغیر
تصویر مغیر
از حالی به حالی برگشته، دگرگون شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجری
تصویر مجری
کسی که امری را اجرا کند، اجرا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجدر
تصویر مجدر
کسی که آبله درآورده، آبله دار، آبله رو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجار
تصویر مجار
قومی از مردم مجارستان، از مردم این قوم، مربوط به مجار مثلاً سرزمین های مجار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجیر
تصویر هجیر
نیمروز، هنگام ظهر در سختی گرما، گرمای نیمروز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغیر
تصویر مغیر
بی ثبات و ناپایدار، قابل تغییر، دگرگون شونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محیر
تصویر محیر
گوشه ای در دستگاه های نوا، ماهور و راست پنجگاه، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی، حیران کننده، حیرت انگیز، شگفت آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسیر
تصویر مسیر
معبر، گذرگاه، راه، جاده، رفتن، روان شدن، سیروگردش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجید
تصویر مجید
بزرگوار، گرامی، شریف، بلندپایه، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجیر
تصویر هجیر
هژیر، پسندیده، نیکو
زیبا
جلد، چابک
زیرک، هوشیار
فرهنگ فارسی عمید