جدول جو
جدول جو

معنی مجنبتان - جستجوی لغت در جدول جو

مجنبتان
(مُ جَنْ نِ بَ)
میمنه و میسرۀ لشکر. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). به صیغۀ تثنیه، میمنه و میسرۀ لشکر. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جنبان
تصویر جنبان
در حال جنبیدن، جنبنده مثلاً منارجنبان، بن مضارع جنباندن، پسوند متصل به واژه به معنای جنباننده مثلاً سلسله جنبان
فرهنگ فارسی عمید
(دَ نی یَ)
نام دو آب عظیم از چپ تعشار و آن بزرگترین آبست ضبه را و میان آن دو آب یک میل فاصله است ویکی از آن دو بکر بن سعد بن ضبه و دیگری ثعلبه بن سعد راست. نام یکی از این دو آب دجنیه و دیگری قیصومه است ولی هر دو را دجنیتان گویند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ بَ)
دوتنکی سرین که مشرفند بر تهیگاه یا دو استخوان بالای زهار که مشرفند بر شکم از چپ و راست. دو تیزی ورک که مشرف است بر خاصره یا دو استخوان بالای عانه که مشرف بر مراق بطن است از راست و چپ، دو استخوان سرین اسب که مشرفند برشکم وی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ خوا / خا)
مرکب از ’ا’، علامت نفی + جنبان بمعنی متحرک، و کلمه را بمعنی ساکن و بیحرکت گرفته اند و آن برساختۀ مؤلف دساتیر است. رجوع به برهان قاطع و آنندراج شود
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ)
به صیغۀ تثنیه، دو سانحه مر گوسپندان را یکی سرمای شب و دیگری گم شدن در شب. (ناظم الاطباء). دو آفت گوسپندان رایکی لاغری در روزگار سخت و دیگر پراکنده شدن در شب ومورد حملۀ درندگان واقع شدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
منثان. منتانه (به فارسی نیم تن... با تقدیم و تأخیر حروف) ژاکت از ماهوت گلدوزی شده و در تابستان مخلوطی از ابریشم و کتان با آستین بلند بدون دکمه: محبوبی لابس منتانه. آنجا که... اعلام کرده که این از ایتالیائی گرفته شده است نادرست است. (از دزی ج 2 ص 617)
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
تثنیۀ منه. (ناظم الاطباء). رجوع به منه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جنبان
تصویر جنبان
متزلزل، مضطرب
فرهنگ لغت هوشیار