شتر که هنگام کشتن وی آید. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آن که گوسفند را برای ذبح کردن دهد. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خرمابن که به وقت باز کردن خرما رسد. (آنندراج) (از منتهی الارب). خرمابنی که خرمای وی برای چیدن رسیده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پیر که به وقت مردن رسد. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شتر که هنگام کشتن وی آید. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آن که گوسفند را برای ذبح کردن دهد. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خرمابن که به وقت باز کردن خرما رسد. (آنندراج) (از منتهی الارب). خرمابنی که خرمای وی برای چیدن رسیده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پیر که به وقت مردن رسد. (آنندراج) (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شکننده چیزی و برنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، آن که از درخت چوب را بشکند. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که شاخۀ درخت را می کند و یا می شکند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شکننده چیزی و برنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، آن که از درخت چوب را بشکند. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که شاخۀ درخت را می کند و یا می شکند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
آن که اندازه کند خرما را بر درخت. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که بار درخت خرمابن را بر درخت اندازه کند، گیرنده و دریافت کننده. (ناظم الاطباء). گیرندۀ پاره ای از مال. (از منتهی الارب). گیرندۀ پاره ای از مال و باقی گذارندۀ پاره ای. (از اقرب الموارد)
آن که اندازه کند خرما را بر درخت. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که بار درخت خرمابن را بر درخت اندازه کند، گیرنده و دریافت کننده. (ناظم الاطباء). گیرندۀ پاره ای از مال. (از منتهی الارب). گیرندۀ پاره ای از مال و باقی گذارندۀ پاره ای. (از اقرب الموارد)
آن که پاک کند چاه را. (آنندراج). پاک کننده چاه یا کشندۀ همه آب چاه را. (از منتهی الارب). پاک کننده چاه. (ناظم الاطباء) ، بسیار شمرنده چیزی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که چیزی را بزرگ و محترم شمرد. (ناظم الاطباء) ، آن که بیند زن را بی پرده. (آنندراج). کسی که بیند زنی را بی پرده و حجاب. (ناظم الاطباء). آن که کسی را بدون حجاب بیند. (از اقرب الموارد)
آن که پاک کند چاه را. (آنندراج). پاک کننده چاه یا کشندۀ همه آب چاه را. (از منتهی الارب). پاک کننده چاه. (ناظم الاطباء) ، بسیار شمرنده چیزی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که چیزی را بزرگ و محترم شمرد. (ناظم الاطباء) ، آن که بیند زن را بی پرده. (آنندراج). کسی که بیند زنی را بی پرده و حجاب. (ناظم الاطباء). آن که کسی را بدون حجاب بیند. (از اقرب الموارد)