جدول جو
جدول جو

معنی مجتاز - جستجوی لغت در جدول جو

مجتاز
کسی که از جایی بگذرد، گذرنده، راهگذر
تصویری از مجتاز
تصویر مجتاز
فرهنگ فارسی عمید
مجتاز
گذاشته گذاشته شده، در گذرنده از اندازه گذرنده گذرنده رهسپار راهگذار عابر: و من که فضلی ندارم و در درجه ایشان نیستم چون مجتازان بوده ام تا اینجا رسیدم
فرهنگ لغت هوشیار
مجتاز
((مُ))
گذرنده، رهسپار، راهگذار، عابر
تصویری از مجتاز
تصویر مجتاز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ممتاز
تصویر ممتاز
فرینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ممتاز
تصویر ممتاز
برگزیده و جدا شده، دارای برتری و مزیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممتاز
تصویر ممتاز
برگزیده و پسندیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممتاز
تصویر ممتاز
((مُ))
برگزیده، جدا شده، دارای برتری و امتیاز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ممتاز
تصویر ممتاز
Distinguished
دیکشنری فارسی به انگلیسی
выдающийся
دیکشنری فارسی به روسی
प्रतिष्ठित
دیکشنری فارسی به هندی
মর্যাদাপূর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجاز
تصویر مجاز
روا، پسندیده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجاز
تصویر مجاز
اجازه داده شده، دارای اجازه، جایز، روا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاز
تصویر مجاز
اجازه داده شده، مرخص، رخصت یافته مقابل حقیقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاز
تصویر مجاز
((مَ))
غیر حقیقت، استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خود به شرط آن که آن معنی از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجاز
تصویر مجاز
((مُ))
اجازه داده شده
فرهنگ فارسی معین
استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خود که از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید