جدول جو
جدول جو

معنی مجادله - جستجوی لغت در جدول جو

مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
فرهنگ فارسی عمید
مجادله(شَ مَ)
با کسی واکاویدن در خصومت. (زوزنی). پیکار سخت کردن با یکدیگر. (تاج المصادر بیهقی). با کسی پیکار کردن. (ترجمان القرآن). جدال. خصومت کردن با کسی. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). مخاصمۀ شدید کردن با کسی و منه قول القرآن) : و جادلهم بالتی هی احسن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
مجادله(شِ)
خصومت و ستیزگی و منازعه. (ناظم الاطباء). جدال. کشمکش. ستیزه. مخاصمت. خصومت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آن مجادله میان هر دو برادر قائم بود تا هم سلطان میان ایشان به وساطت برخاست. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 335). او در مجادله مقام خویش بشناخت و بدانست که خود را بدین سفارت در ورطۀ هلاک انداخته است. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 400) ، مباحثه. (ناظم الاطباء). مناظره. مناقشه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به معنی مناظره است اما نه برای اظهار صواب بلکه برای الزام خصم، پس اگر مجادله کننده در عین حال جواب دهنده باشد کوشش او بر آن است که کسی را ملزم نسازد و خود را نیز از الزام غیر، مصون دارد. و هرگاه سؤال کننده باشد باید سعی کند که مخاطب خود را ملزم سازد و گاه سائل و مجیب هر دو مجادله کننده باشد چنانکه در رشیدیه گفته. سید سند در شرح مواقف در مقصد ششم از مرصد نظر گوید: این مجادله حرام است اما مجادله ای که در راه ظاهر و روشن کردن حقیقت باشد و بخواهند باطلی را مضمحل سازند به چنین مجادله ای هرمسلم مؤمنی شرعاً مأموریت دارد چنانکه حق عزاسمه فرماید. و جادلهم بالتی هی احسن. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 242). مناظره است برای الزام خصم یا اظهار صواب و برای الزام خصم حرام است و اما برای اظهار حق و ابطال باطل مأمور به است البته با شرایط خاص و در قرآن است: و جادلهم بالتی هی احسن. (فرهنگ علوم، تألیف سید جعفر سجادی) : پس از مجادلۀبسیار میعادی معین گشت. (کلیله و دمنه). گفتند یکی طبیبی است کرمانی و دیگری منجمی یونانی، امروز میقات مجادله و میعاد مقابلۀ ایشان است. (مقامات حمیدی). نه هرکه در مجادله چست در معامله درست. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
مجادله(مُ دَ لَ)
سورۀ پنجاه و هشتمین از قرآن، مدنیه و آن بیست و دو آیت است، پس ازحدید و پیش از حشر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مجادله
پیکار سخت کردن با یکدیگر، خصومت، جدال، کشمکش
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
فرهنگ لغت هوشیار
مجادله((مُ دِ لِ))
خصومت، جدال
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
فرهنگ فارسی معین
مجادله
آشوب، جدال، جروبحث، جنگ، خصومت، دعوا، ستیزه، کشمکش، مجادلت، مکاوحت، مناقشه، نزاع
متضاد: مصالحه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مجادله
الجدل
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به عربی
مجادله
Contention
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مجادله
contention
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مجادله
geschil
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به هلندی
مجادله
جھگڑا
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به اردو
مجادله
contenda
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مجادله
Auseinandersetzung
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به آلمانی
مجادله
kontrowersja
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به لهستانی
مجادله
спор
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به روسی
مجادله
การโต้แย้ง
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به تایلندی
مجادله
contienda
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مجادله
mizozo
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مجادله
論争
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مجادله
争论
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به چینی
مجادله
מַחְלֹוקֶת
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به عبری
مجادله
суперечка
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مجادله
tartışma
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مجادله
perselisihan
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مجادله
বিতর্ক
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به بنگالی
مجادله
विवाद
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به هندی
مجادله
contesa
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مجادله
논쟁
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معادله
تصویر معادله
برابر کردن، هم وزن کردن دو چیز، اندازه گرفتن میان دو چیز، هم چندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجامله
تصویر مجامله
چرب زبانی و خوشامدگویی، با کسی نیکویی و خوش رفتاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
با کسی چیزی بدل کردن، چیزی عوض چیز دیگر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
معاوضه، تاخت زدن پایاپای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معادله
تصویر معادله
هم چندی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
داد و ستد، هم گهولی، گهولش
فرهنگ واژه فارسی سره