جدول جو
جدول جو

معنی مجادل - جستجوی لغت در جدول جو

مجادل
(مُ دِ)
خصومت کننده و جنگجو و ستیزه جو. (ناظم الاطباء). خصومت کننده. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، آن که جدال کند. آن که جدل کند. مناقش. مشاح. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). صاحب جدل و مجادله کننده را گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به مجادله شود
لغت نامه دهخدا
مجادل
(مَ دِ)
جمع واژۀ مجدل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ مجدل به معنی کوشک. (آنندراج). و رجوع به مجدل شود
لغت نامه دهخدا
مجادل
دشمنی کننده پیکارنده، جمع مجدل، کوشک ها ستیزنده، خصومت کننده جمع مجادلین
فرهنگ لغت هوشیار
مجادل
ستیزنده، مجادله گر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجادله
تصویر مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
فرهنگ فارسی عمید
(شَ مَ)
مجادله: جایی که ببر و هزبر، ریزان و گریزان روند، ارانب و ثعالب را مجال مجادلت ممکن نگردد. (ترجمه تاریخ یمینی چ شعار ص 280). با یکی از همگنان با سببی از اسباب خصومت آغاز نهاد و میان ایشان به مجادلت کشید. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 405). و رجوع به مجادله و مجادله شود
لغت نامه دهخدا
(شَ مَ)
با کسی واکاویدن در خصومت. (زوزنی). پیکار سخت کردن با یکدیگر. (تاج المصادر بیهقی). با کسی پیکار کردن. (ترجمان القرآن). جدال. خصومت کردن با کسی. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). مخاصمۀ شدید کردن با کسی و منه قول القرآن) : و جادلهم بالتی هی احسن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
خصومت و ستیزگی و منازعه. (ناظم الاطباء). جدال. کشمکش. ستیزه. مخاصمت. خصومت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آن مجادله میان هر دو برادر قائم بود تا هم سلطان میان ایشان به وساطت برخاست. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 335). او در مجادله مقام خویش بشناخت و بدانست که خود را بدین سفارت در ورطۀ هلاک انداخته است. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 400) ، مباحثه. (ناظم الاطباء). مناظره. مناقشه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به معنی مناظره است اما نه برای اظهار صواب بلکه برای الزام خصم، پس اگر مجادله کننده در عین حال جواب دهنده باشد کوشش او بر آن است که کسی را ملزم نسازد و خود را نیز از الزام غیر، مصون دارد. و هرگاه سؤال کننده باشد باید سعی کند که مخاطب خود را ملزم سازد و گاه سائل و مجیب هر دو مجادله کننده باشد چنانکه در رشیدیه گفته. سید سند در شرح مواقف در مقصد ششم از مرصد نظر گوید: این مجادله حرام است اما مجادله ای که در راه ظاهر و روشن کردن حقیقت باشد و بخواهند باطلی را مضمحل سازند به چنین مجادله ای هرمسلم مؤمنی شرعاً مأموریت دارد چنانکه حق عزاسمه فرماید. و جادلهم بالتی هی احسن. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 242). مناظره است برای الزام خصم یا اظهار صواب و برای الزام خصم حرام است و اما برای اظهار حق و ابطال باطل مأمور به است البته با شرایط خاص و در قرآن است: و جادلهم بالتی هی احسن. (فرهنگ علوم، تألیف سید جعفر سجادی) : پس از مجادلۀبسیار میعادی معین گشت. (کلیله و دمنه). گفتند یکی طبیبی است کرمانی و دیگری منجمی یونانی، امروز میقات مجادله و میعاد مقابلۀ ایشان است. (مقامات حمیدی). نه هرکه در مجادله چست در معامله درست. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ لَ)
سورۀ پنجاه و هشتمین از قرآن، مدنیه و آن بیست و دو آیت است، پس ازحدید و پیش از حشر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ دِ)
حالت و عمل کسی که جدل کند و ستیزه در سخن پیش آرد. (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر) :
این خبر و مجادلی، نیست نشان یکدلی
گردن این خبر بزن شحنۀ کبریا تویی.
مولوی (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس، ایضاً)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
پیکار سخت کردن با یکدیگر، خصومت، جدال، کشمکش
فرهنگ لغت هوشیار
ستیزیدن، خصومت کردن با کسی، ستیزه خصومت: گفتم نباید که در میدان مکاشفه و مجادله افتد، مباحثه در مسئله ای (علمی ادبی دینی و غیره) بطوری که هر یک از طرفین بخواهد رای خود را بر دیگری تحمیل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
((مُ دِ لِ))
خصومت، جدال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
الجدل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Contention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contenda
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
争论
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
جھگڑا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
การโต้แย้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
mizozo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
論争
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
논쟁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
מַחְלֹוקֶת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
tartışma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
perselisihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
বিতর্ক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
विवाद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contienda
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
geschil
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
суперечка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
спор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
kontrowersja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contesa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی